- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۱
- بازدید: ۲۰۰۳
- شماره مطلب: ۵۸۲۰
-
چاپ
وداع آفتاب
ای دل! اینک برق غیرت، منجلی است
رقص شمشیر حسین بن علی است
رفت و با اهل حرم گفت: «الوداع»
جان زینب را بر آشفت، «الوداع»
«الوداع»، ای دختران من، همه!
امّکلثوم و سکینه! فاطمه!
«الوداع»، آیینۀ اجداد من!
محمل نور خدا! سجّاد من!
این منم من، زینبِ تو، یا حسین!
وای! مهلاً، یا اخی! مهلا، حسین!
تو دل و جان منی، بی من مرو
نور چشمان منی، بی من مرو
زینب من! در غمم، شیون مکن
بعد من رَخت عزا بر تن مکن
کودکان خسته را غمخوار باش
عشق را خود قافلهسالار باش
بعد از این، خون من و یاران من
میکند بنیاد ظلمت، ریشهکن
از شریعت، پاسداری میکند
باغ دین را آبیاری میکند
-
خورشید شیعه
ای پنجمین امام، یا باقرالعلوم
بر رفعتت سلام، یا باقرالعلوم
بر علم مصطفی باب تو بود باب
وآن خانه را تو بام، یا باقرالعلوم -
تنها گل نچیدۀ تو
قلم زدند به خون سر بریدۀ تو
فرشتگان نگارندۀ جریدۀ تو
شب از دعای درختان روشن ملکوتگذشت کفتر آه به خون تپیدۀ تو
-
خیمۀ نور
شیعیان! رخت عزا بر تن کنید
کربلا در کربلا، شیون کنید
آفتاب غیرتِ حق، منجلی است
موسم سوگِ حسین بن علی است
-
قبلۀ قبیله
آسمانها، سوگوار کیستند؟
خیمهها، چشمانتظار کیستند؟
باغبانِ غنچههای یاس کو؟
بچّهها! آخر عمو عبّاس کو؟
وداع آفتاب
ای دل! اینک برق غیرت، منجلی است
رقص شمشیر حسین بن علی است
رفت و با اهل حرم گفت: «الوداع»
جان زینب را بر آشفت، «الوداع»
«الوداع»، ای دختران من، همه!
امّکلثوم و سکینه! فاطمه!
«الوداع»، آیینۀ اجداد من!
محمل نور خدا! سجّاد من!
این منم من، زینبِ تو، یا حسین!
وای! مهلاً، یا اخی! مهلا، حسین!
تو دل و جان منی، بی من مرو
نور چشمان منی، بی من مرو
زینب من! در غمم، شیون مکن
بعد من رَخت عزا بر تن مکن
کودکان خسته را غمخوار باش
عشق را خود قافلهسالار باش
بعد از این، خون من و یاران من
میکند بنیاد ظلمت، ریشهکن
از شریعت، پاسداری میکند
باغ دین را آبیاری میکند