- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۲
- بازدید: ۱۳۷۹
- شماره مطلب: ۵۷۴۹
-
چاپ
دو رکعت غم
من نمیدانم که در روز نبرد
داغ اکبر با دل لیلا چه کرد
یاد کن از آفتاب نیمروز
یک دو رکعت در غم اکبر بسوز
کیست اکبر؟ آن که در هنگامهاش
مُهر شد با خون، شهادتنامهاش
رو به میدان کرد با اسبی سپید
گردبادی بود و بر صحرا تنید
باز هم تکرار مکر عام و خاص
یک علی، با بی نهایت عمروعاص
یک علی مظلوم، همچون جدّ خویش
ظلمهایی دیده اندر حدّ خویش
کیستند این عمروعاصان شقی؟
کفرکیشانی به ظاهر، متّقی
-
آخرین ققنوس
آه! از آن ساعت که طفل تشنهلب
لب گشود از خنده در اوج طلببلبلان چَهچَه ز ماتم میزنند
روز و شب از کربلا، دم میزنند -
فدای دو دست اباالفضل
دل من فدای دو دست اباالفضل
به قربان چشمان مست اباالفضل
ربود از همه ساقیان گوی سبقت
به چوگان دل، ناز شست اباالفضل
-
شور جنون
محرم ماه الفت با جنون است
چراغ کوچههایش بوی خون است
محرم حرمت خون است و خنجر
تلاطم میکند حنجربه حنجر
دو رکعت غم
من نمیدانم که در روز نبرد
داغ اکبر با دل لیلا چه کرد
یاد کن از آفتاب نیمروز
یک دو رکعت در غم اکبر بسوز
کیست اکبر؟ آن که در هنگامهاش
مُهر شد با خون، شهادتنامهاش
رو به میدان کرد با اسبی سپید
گردبادی بود و بر صحرا تنید
باز هم تکرار مکر عام و خاص
یک علی، با بی نهایت عمروعاص
یک علی مظلوم، همچون جدّ خویش
ظلمهایی دیده اندر حدّ خویش
کیستند این عمروعاصان شقی؟
کفرکیشانی به ظاهر، متّقی