مشخصات شعر

طفل خانه به دوش

مرا که دانه‌ی اشک است، دانه لازم نیست

به ناله اُنس گرفتم، ترانه لازم نیست

 

ز اشک دیده به خاک خرابه بنْوشتم

به طفل خانه به دوش، آشیانه لازم نیست

 

نشان آبله و سنگ و کعب نی کافی است

دگر به لاله‌ی رویم، نشانه لازم نیست

 

به سنگ قبر منِ بی‌گناه بنْویسید

اسیر سلسله را، تازیانه لازم نیست

 

عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم

بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست

 

مرا ز مُلک جهان، گوشه‌ی خرابه بس است

به بلبلی که اسیر است، لانه لازم نیست

 

محبتّت خجلم کرده، عمّه! دست بدار

برای زلف به خون شسته، شانه لازم نیست

 

به کودکی که چراغ شبش، سر پدر است

دگر چراغ به بزم شبانه لازم نیست

 

وجود سوزد از این شعله تا ابد، «میثم»!

سرودن غم آن ناز‌دانه لازم نیست

 

طفل خانه به دوش

مرا که دانه‌ی اشک است، دانه لازم نیست

به ناله اُنس گرفتم، ترانه لازم نیست

 

ز اشک دیده به خاک خرابه بنْوشتم

به طفل خانه به دوش، آشیانه لازم نیست

 

نشان آبله و سنگ و کعب نی کافی است

دگر به لاله‌ی رویم، نشانه لازم نیست

 

به سنگ قبر منِ بی‌گناه بنْویسید

اسیر سلسله را، تازیانه لازم نیست

 

عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم

بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست

 

مرا ز مُلک جهان، گوشه‌ی خرابه بس است

به بلبلی که اسیر است، لانه لازم نیست

 

محبتّت خجلم کرده، عمّه! دست بدار

برای زلف به خون شسته، شانه لازم نیست

 

به کودکی که چراغ شبش، سر پدر است

دگر چراغ به بزم شبانه لازم نیست

 

وجود سوزد از این شعله تا ابد، «میثم»!

سرودن غم آن ناز‌دانه لازم نیست

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×