- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۱
- بازدید: ۵۶۵
- شماره مطلب: ۵۵۲۸
-
چاپ
دو نوگل خندان
تو کیستی؟ شده غلتان به خاک و خون بدنی
تنی جدا ز سریّ و سری جدا ز تنی
تو کیستی؟ بدنِ قطعهقطعهای که از او
نمانده هیچ که دوزند بهر او کفنی
به جسم پاک برادر، سرود زینبِ زار
مگر تو، ای تن غلتان به خون! حسین منی؟
کدام دست به زیرِ دلِ شتر بربست
دو پایِ سیّد سجّاد را به یک رسنی؟
نداشتند علیّ و محمّد و زهرا
به جز دو نوگل خندان، حسینی و حسنی
فغان! ز زهر جفا، پارهپاره شد جگری
امان! به تیغ ستم، قطعهقطعه شد بدنی
ز سوزِ شعر تو، «مفتون»! به جان فتد آتش
اگر کنند قرائت، میانِ انجمنی
دو نوگل خندان
تو کیستی؟ شده غلتان به خاک و خون بدنی
تنی جدا ز سریّ و سری جدا ز تنی
تو کیستی؟ بدنِ قطعهقطعهای که از او
نمانده هیچ که دوزند بهر او کفنی
به جسم پاک برادر، سرود زینبِ زار
مگر تو، ای تن غلتان به خون! حسین منی؟
کدام دست به زیرِ دلِ شتر بربست
دو پایِ سیّد سجّاد را به یک رسنی؟
نداشتند علیّ و محمّد و زهرا
به جز دو نوگل خندان، حسینی و حسنی
فغان! ز زهر جفا، پارهپاره شد جگری
امان! به تیغ ستم، قطعهقطعه شد بدنی
ز سوزِ شعر تو، «مفتون»! به جان فتد آتش
اگر کنند قرائت، میانِ انجمنی