مشخصات شعر

حرّ بن یزید ریاحى

سلام باد به حر! بر یقین و ایمانش!

 که میزبان شهادت نمود مهمانش

 

براى آمدنش انتظار داشت حسین

 که دیده بود ورا در شمار یارانش

 

اگر چه بست به روى حسین، اوّل راه

 ولى به لحظه‌ی آخر گرفت دامانش

 

شکست اگر چه دل زینب، آخر از دستش

 گرفت خطّ رضایت به دادن جانش

 

طریق توبه نشان داد بر گنهکاران

 سرِ به پیش و دل ریش و چشم گریانش

 

ز احترام به زهرا سعادتش دادند

 سعادت ابدى را که نیست پایانش

 

جهنّمى بُد، از لطف حق، بهشتى شد

نه اهل کشتى رحمت، چراغ کشتى شد

حرّ بن یزید ریاحى

سلام باد به حر! بر یقین و ایمانش!

 که میزبان شهادت نمود مهمانش

 

براى آمدنش انتظار داشت حسین

 که دیده بود ورا در شمار یارانش

 

اگر چه بست به روى حسین، اوّل راه

 ولى به لحظه‌ی آخر گرفت دامانش

 

شکست اگر چه دل زینب، آخر از دستش

 گرفت خطّ رضایت به دادن جانش

 

طریق توبه نشان داد بر گنهکاران

 سرِ به پیش و دل ریش و چشم گریانش

 

ز احترام به زهرا سعادتش دادند

 سعادت ابدى را که نیست پایانش

 

جهنّمى بُد، از لطف حق، بهشتى شد

نه اهل کشتى رحمت، چراغ کشتى شد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×