سلام باد به مسعود، زاده‌ی حجّاج!
که خون او به ره عشق برفروخت سراج
مبارزان شرف، باز؛ او چنان شهباز
مجاهدان خدا تاج؛ اوست گوهر تاج
ز بیم حق همه شب دیدگان او پُر اشک
ز عشق، سینه‌ی دریایى‌اش همه موّاج
ولاى صاحب «نهج البلاغه» راه خداست
که او گذاشته با سر، قدم در این منهاج
به حاجیان خداجوى کربلا پیوست
چو دید زاده‌ی زهرا بود امیرالحاج
نماز بست به محراب سرخ عاشورا
وز آن وِساده‌ی خون یافت تا خدا معراج
عروج سرخ شهادت چه دیدنى باشد!
که بوسه از رخ معشوق چیدنى باشد
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوه‌گر شده خورشید طلعتش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
سلام باد به مسعود، زاده‌ی حجّاج!
که خون او به ره عشق برفروخت سراج
مبارزان شرف، باز؛ او چنان شهباز
مجاهدان خدا تاج؛ اوست گوهر تاج
ز بیم حق همه شب دیدگان او پُر اشک
ز عشق، سینه‌ی دریایى‌اش همه موّاج
ولاى صاحب «نهج البلاغه» راه خداست
که او گذاشته با سر، قدم در این منهاج
به حاجیان خداجوى کربلا پیوست
چو دید زاده‌ی زهرا بود امیرالحاج
نماز بست به محراب سرخ عاشورا
وز آن وِساده‌ی خون یافت تا خدا معراج
عروج سرخ شهادت چه دیدنى باشد!
که بوسه از رخ معشوق چیدنى باشد
پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.
×
