- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۹/۰۴
- بازدید: ۷۰۰
- شماره مطلب: ۵۲۱۰
-
چاپ
عبّاد بن مهاجر ابى مهاجر جُهنى
سلام ما به عباد المهاجر الجُهَنى!
که یافت فیض خدایى ز جهد خودشکنى
اگر چه موطن او بود در جُهن امّا
گزید بهر خود از خاک کربلا، وطنى
نرفت سوى یزید و یزیدیان چون بود
ز شیعیان علىّ و حسینى و حسنى
سعادتش به حضور حسین شد رهبر
که تا کند به ره آن امام، سرفکنی
به اشتیاق شهادت گذشت از تن و جان
نداشت چیز دگر چون به غیر جان و تنى
شهید مکتب عشق حسین زهرا شد
به اوج قُرب خدا پر زد و چه پرزدنى!
همین بس است جلالش که در مناى حسین
گذاشت با تن صد چاک، سر به پاى حسین
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
عبّاد بن مهاجر ابى مهاجر جُهنى
سلام ما به عباد المهاجر الجُهَنى!
که یافت فیض خدایى ز جهد خودشکنى
اگر چه موطن او بود در جُهن امّا
گزید بهر خود از خاک کربلا، وطنى
نرفت سوى یزید و یزیدیان چون بود
ز شیعیان علىّ و حسینى و حسنى
سعادتش به حضور حسین شد رهبر
که تا کند به ره آن امام، سرفکنی
به اشتیاق شهادت گذشت از تن و جان
نداشت چیز دگر چون به غیر جان و تنى
شهید مکتب عشق حسین زهرا شد
به اوج قُرب خدا پر زد و چه پرزدنى!
همین بس است جلالش که در مناى حسین
گذاشت با تن صد چاک، سر به پاى حسین