- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
- بازدید: ۲۹۰۵
- شماره مطلب: ۴۸۰
-
چاپ
دردانۀ تو هستم
فرصت نکردهای که تنت را بیاوری
یا تکههایی از بدنت را بیاوری
بیتن رسیدهای که برای دلم خبر
از تلخی نیامدنت را بیاوری
سر مینهم به نیت دامان تو بر آن
گر پارهای ز پیرهنت را بیاوری
دردانۀ تو هستم و بوسم نمیکنی؟
یا رفتهای لب و دهنت را بیاوری؟
ای حنجر بریده به من قول میدهی؟
این بار شرح سوختنت را بیاوری؟
میدانم این که نعش خودت را نیافتی
میشد برای من کفنت را بیاوری
بابا، اگر دوباره سراغ من آمدی
یادت بماند اینکه تنت را بیاوری…
دردانۀ تو هستم
فرصت نکردهای که تنت را بیاوری
یا تکههایی از بدنت را بیاوری
بیتن رسیدهای که برای دلم خبر
از تلخی نیامدنت را بیاوری
سر مینهم به نیت دامان تو بر آن
گر پارهای ز پیرهنت را بیاوری
دردانۀ تو هستم و بوسم نمیکنی؟
یا رفتهای لب و دهنت را بیاوری؟
ای حنجر بریده به من قول میدهی؟
این بار شرح سوختنت را بیاوری؟
میدانم این که نعش خودت را نیافتی
میشد برای من کفنت را بیاوری
بابا، اگر دوباره سراغ من آمدی
یادت بماند اینکه تنت را بیاوری…