- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۹
- بازدید: ۷۱۴۴
- شماره مطلب: ۴۶۹۲
-
چاپ
عشق سرکش
سینهام تنگ آمده بار دگر
باز دارم ناله از سوز جگر
عزم کوی کربلا کرده دلم
یاد طفل مجتبی کرده دلم
کودک امّا قبلهگاه مردها
کوچک امّا سینهچاک دردها
کودک امّا مردتر از هر چه مرد
کرد کاری که فلک را خیره کرد
بوده ثارالله، بهر این پسر
هم عمویی مهربان و هم پدر
دست عبداللَّه به دست عمّه بود
تا که ناگه نغمهای بر لب سرود:
عمّهجان! سوگند بر نام خدا!
از عموی خود نخواهم شد جدا
عمّهجان! بنْگر عموی نازنین
تشنه و زخمی فتاده بر زمین
از میان اسبها و دشمنان
راه خود میجُست، آن آرام جان
تا که بر بالین آن جانان رسید
از لبش این نغمهی سوزان چکید:
غم مخور در قتلگه افتادهای
مانده بهر تو برادرزادهای
چون علیاکبر تو را یاری کنم
جای عبّاست، علمداری کنم
حرمله کو تا به کف گیرد کمان؟
حنجر پاک مرا سازد نشان
ای عموی مهربان و بینظیر!
جای بابایم در آغوشم بگیر
ای فدای روی ثاراللّهیات!
میکنم بر روی نی، همراهیات
-
دروازه، خرابه، کوچه و بزم یزید
الشام، همانجا که به ما بد کردند
بی غیرت و بی دین، همگی بی دردنددروازه، خرابه، کوچه و بزم یزید
هر چه که بگویی سرمان آوردند -
تو یادگار آخرین کربلایى
یا باقر از فرط غمت افسرده گشتیم
از غصۀ جانسوز تو پژمرده گشتیم
هر شیعه در دل، حجلۀ داغ تو بسته
سنگینى داغت دل ما را شکسته
-
غلام حیدر
از عطای فاطمه من مبتلا بر حیدرم
از ازل تا روز محشر ریزهخوار این درم
مرتضی خود گفته بابای من مسکین بُود
او بود بابا و زهرای مطهر مادرم
-
مثل ضریح شش گوشه
آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه
حرم برای تو شه کرم میسازه
آخر برات یه گنبد طلا میسازیم
شبیه گنبد امام رضا میسازیم
عشق سرکش
سینهام تنگ آمده بار دگر
باز دارم ناله از سوز جگر
عزم کوی کربلا کرده دلم
یاد طفل مجتبی کرده دلم
کودک امّا قبلهگاه مردها
کوچک امّا سینهچاک دردها
کودک امّا مردتر از هر چه مرد
کرد کاری که فلک را خیره کرد
بوده ثارالله، بهر این پسر
هم عمویی مهربان و هم پدر
دست عبداللَّه به دست عمّه بود
تا که ناگه نغمهای بر لب سرود:
عمّهجان! سوگند بر نام خدا!
از عموی خود نخواهم شد جدا
عمّهجان! بنْگر عموی نازنین
تشنه و زخمی فتاده بر زمین
از میان اسبها و دشمنان
راه خود میجُست، آن آرام جان
تا که بر بالین آن جانان رسید
از لبش این نغمهی سوزان چکید:
غم مخور در قتلگه افتادهای
مانده بهر تو برادرزادهای
چون علیاکبر تو را یاری کنم
جای عبّاست، علمداری کنم
حرمله کو تا به کف گیرد کمان؟
حنجر پاک مرا سازد نشان
ای عموی مهربان و بینظیر!
جای بابایم در آغوشم بگیر
ای فدای روی ثاراللّهیات!
میکنم بر روی نی، همراهیات