- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۲
- بازدید: ۳۶۷۲
- شماره مطلب: ۴۱۸۶
-
چاپ
آینۀ کوثر
ای روزگار سفله! علی اکبر است، این
آیینۀ ملاحت پیغمبر است، این
بابش امام مطلق و جدّش رسول حق
از تیرۀ شریفترین مادر است، این
دُردانۀ عزیز حسین است، این جوان
ماه علی نشان و علی گوهر است، این
تیغش چه میزنید؟ به خونش چه میکشید؟
آخر ز احمد آینهای دیگر است، این
ای سفلگان! هر آینه باور که میکند؟
لبتشنه است و آینۀ کوثر است، این
ای کوفیان! که در ظلمات است، جانتان
ماه تمام، آیت روشنگر است، این
این هدیۀ حسین به دامان فاطمه است
شاخ شکسته است، گل پرپر است، این
گر چشم آهوانۀ او، خون گرفته است
صبح بهشت در نظرش مضمر است، این
راوی نوشت: یاد حرم کرد و باز گشت
نزد حسین آمد و گرم نیاز گشت
-
خورشید شیعه
ای پنجمین امام، یا باقرالعلوم
بر رفعتت سلام، یا باقرالعلوم
بر علم مصطفی باب تو بود باب
وآن خانه را تو بام، یا باقرالعلوم -
تنها گل نچیدۀ تو
قلم زدند به خون سر بریدۀ تو
فرشتگان نگارندۀ جریدۀ تو
شب از دعای درختان روشن ملکوتگذشت کفتر آه به خون تپیدۀ تو
-
خیمۀ نور
شیعیان! رخت عزا بر تن کنید
کربلا در کربلا، شیون کنید
آفتاب غیرتِ حق، منجلی است
موسم سوگِ حسین بن علی است
-
قبلۀ قبیله
آسمانها، سوگوار کیستند؟
خیمهها، چشمانتظار کیستند؟
باغبانِ غنچههای یاس کو؟
بچّهها! آخر عمو عبّاس کو؟
آینۀ کوثر
ای روزگار سفله! علی اکبر است، این
آیینۀ ملاحت پیغمبر است، این
بابش امام مطلق و جدّش رسول حق
از تیرۀ شریفترین مادر است، این
دُردانۀ عزیز حسین است، این جوان
ماه علی نشان و علی گوهر است، این
تیغش چه میزنید؟ به خونش چه میکشید؟
آخر ز احمد آینهای دیگر است، این
ای سفلگان! هر آینه باور که میکند؟
لبتشنه است و آینۀ کوثر است، این
ای کوفیان! که در ظلمات است، جانتان
ماه تمام، آیت روشنگر است، این
این هدیۀ حسین به دامان فاطمه است
شاخ شکسته است، گل پرپر است، این
گر چشم آهوانۀ او، خون گرفته است
صبح بهشت در نظرش مضمر است، این
راوی نوشت: یاد حرم کرد و باز گشت
نزد حسین آمد و گرم نیاز گشت