- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۹
- بازدید: ۲۷۱۱
- شماره مطلب: ۴۱۱۴
-
چاپ
کشتۀ نماز
آب فرات! موج مزن، پیش روی من
رفتیم و مانْد بر دل تو، آرزوی من
آب فرات! در شکن پیچ و تاب تو
افتاده عکسِ موجِ پریشانِ موی من
آب فرات! در چمن سبز آرزو
گل چیست؟ طرح مبهمی از رنگ و بوی من
آب فرات! نقد بهشت و بهشت نقد
دانی که چیست؟ شبنمی از آبروی من
آب فرات! ای که تویی مَهر مادرم!
نشنیدهای به خیمه مگر گفتوگوی من؟
آب فرات! از عطش غنچه یاد کن
داری اگر که چشم شفاعت به سوی من
آب فرات! حیف ندیدی که زینبم
زد بوسهی وداع به زیر گلوی من
آب فرات! حال که آب از سرم گذشت
سر میزنی به سنگ، چرا روبهروی من؟
آب فرات! در عرفات نماز عشق
خون گلوی من، شده آب وضوی من
آب فرات! شکر خدا! تا خدا، خداست
«دار الشّفا»ی عشق شود، خاک کوی من
با خون خود نوشتهام، از نیل تا فرات
من کشتهی نمازم، «قَد قامَتِ الصَّلوه»
-
محرم و صفر عشق
با یا حسین عشق من آغاز میشود
با اربعین شکوفۀ گل باز میشود
با یا حسین میرسد از راه، عطر یاسبا اربعین بهار گل آغاز میشود
-
مرثیهای که نا سروده ماند
من، دیده جز به سوی برادر، نداشتم
آیینه جز حسین، برابر نداشتم
وقتی صدای غربت یاسین بلند شددر خاطرم، به جز غم کوثر نداشتم
-
دختر شقایق
چون او کسی به راه وفا، یاوری نکرد
خون جگر نخورد و پیام آوری نکرد
زینب که مثل او کسی از داغدیدگانبا اشک چشم خویش، گهرپروری نکرد
-
سوغات
تا باد گره گشای زلف چمن است
بر سینۀ لاله، داغ گلهای من است
هجده یوسف اگر چه از دستم رفتسوغات من از سفر، همین پیرهن است
کشتۀ نماز
آب فرات! موج مزن، پیش روی من
رفتیم و مانْد بر دل تو، آرزوی من
آب فرات! در شکن پیچ و تاب تو
افتاده عکسِ موجِ پریشانِ موی من
آب فرات! در چمن سبز آرزو
گل چیست؟ طرح مبهمی از رنگ و بوی من
آب فرات! نقد بهشت و بهشت نقد
دانی که چیست؟ شبنمی از آبروی من
آب فرات! ای که تویی مَهر مادرم!
نشنیدهای به خیمه مگر گفتوگوی من؟
آب فرات! از عطش غنچه یاد کن
داری اگر که چشم شفاعت به سوی من
آب فرات! حیف ندیدی که زینبم
زد بوسهی وداع به زیر گلوی من
آب فرات! حال که آب از سرم گذشت
سر میزنی به سنگ، چرا روبهروی من؟
آب فرات! در عرفات نماز عشق
خون گلوی من، شده آب وضوی من
آب فرات! شکر خدا! تا خدا، خداست
«دار الشّفا»ی عشق شود، خاک کوی من
با خون خود نوشتهام، از نیل تا فرات
من کشتهی نمازم، «قَد قامَتِ الصَّلوه»