- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۵
- بازدید: ۱۹۳۴
- شماره مطلب: ۳۹۷۶
-
چاپ
سیاهپوش
ایّام درهم است از این ماجرا هنوز
دارد به یاد، واقعۀ کربلا هنوز
دارد از این معامله، روح نبی، ملال
در ماتمند، سلسلۀ انبیا هنوز
چون گل نشد شکفته، لب لعل مصطفی
چون غنچه درهم است، دل مرتضی هنوز
خاک لحد ز گریۀ زهرا، همان گِل است
خون میچکد ز دیدۀ «خیر النّسا» هنوز
چرخ کبود، جامۀ نیلیش در بر است
بیرون نیامده است، فلک زین عزا هنوز
در ماتم حسین و شهیدان کربلاست
خاکی که میکند به سر خود، صبا هنوز
در ظلمت است، معتکف از شرم روی او
بنْگر سیاهپوشی آب بقا هنوز
بیگانگی بمانْد میان دل و نشاط
خاطر نمیشود به طرب، آشنا هنوز
رفت آن که ذوق خنده به لب، آشنا شود
یا دلشکستهای به طرب، آشنا شود
سیاهپوش
ایّام درهم است از این ماجرا هنوز
دارد به یاد، واقعۀ کربلا هنوز
دارد از این معامله، روح نبی، ملال
در ماتمند، سلسلۀ انبیا هنوز
چون گل نشد شکفته، لب لعل مصطفی
چون غنچه درهم است، دل مرتضی هنوز
خاک لحد ز گریۀ زهرا، همان گِل است
خون میچکد ز دیدۀ «خیر النّسا» هنوز
چرخ کبود، جامۀ نیلیش در بر است
بیرون نیامده است، فلک زین عزا هنوز
در ماتم حسین و شهیدان کربلاست
خاکی که میکند به سر خود، صبا هنوز
در ظلمت است، معتکف از شرم روی او
بنْگر سیاهپوشی آب بقا هنوز
بیگانگی بمانْد میان دل و نشاط
خاطر نمیشود به طرب، آشنا هنوز
رفت آن که ذوق خنده به لب، آشنا شود
یا دلشکستهای به طرب، آشنا شود