- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۵/۰۵
- بازدید: ۱۵۰۰
- شماره مطلب: ۳۹۷۲
-
چاپ
گندم رسیده
بالا نرفت آن که به پای تو، پا نشد
آقا نشد، هر آن که برایت، گدا نشد
مقصود از تکلّم طور، از تو گفتن است
موسی نشد، هر آن که کلیم شما نشد
روز ازل برای گلوی تو، هیچ کس
غیر از خدای عزّوجل، خونبها نشد
در خلقتش، زمین و مکانهای محترم
بسیار آفرید، ولی کربلا نشد
گر چه هزار سال، تو را گریه کردهاند
یک گوشه از حقوق لب تو، ادا نشد
ما گندم رسیدۀ شهر ری توایم
شکر خدا! که نان تو از ما، جدا نشد
یک گوشه میرویم و فقط گریه میکنیم
حالا که کربلای تو، روزیّ ما نشد
داغ تو اعظم است، تحمّل نمیشود
در حیرتم؛ چگونه قد نیزه تا نشد؟
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
گندم رسیده
بالا نرفت آن که به پای تو، پا نشد
آقا نشد، هر آن که برایت، گدا نشد
مقصود از تکلّم طور، از تو گفتن است
موسی نشد، هر آن که کلیم شما نشد
روز ازل برای گلوی تو، هیچ کس
غیر از خدای عزّوجل، خونبها نشد
در خلقتش، زمین و مکانهای محترم
بسیار آفرید، ولی کربلا نشد
گر چه هزار سال، تو را گریه کردهاند
یک گوشه از حقوق لب تو، ادا نشد
ما گندم رسیدۀ شهر ری توایم
شکر خدا! که نان تو از ما، جدا نشد
یک گوشه میرویم و فقط گریه میکنیم
حالا که کربلای تو، روزیّ ما نشد
داغ تو اعظم است، تحمّل نمیشود
در حیرتم؛ چگونه قد نیزه تا نشد؟