- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
- بازدید: ۱۱۱۸
- شماره مطلب: ۳۳۷۶
-
چاپ
آبِ رو
عشق تو را حسین به عالم نمیدهیم
در دست غیر حلقهی خاتم نمیدهیم
زلف من از ازل به تو پیوند خورده است
این وصل را به گیسوی پر خم نمیدهیم
شکر خدا به بزم عزای تو آمدیم
این بزم را به جنّت اعظم نمیدهیم
روزی که بر غم تو بگرییم دلخوشیم
حزن تو را به عید عجم هم نمیدهیم
نام مقدّست نمک زندگی ماست
جز شور «یا حسین» دگر دم نمیدهیم
این اشک نیست، چشمۀ جوشان فاطمه است
این آبِ رو به چشمۀ زمزم نمیدهیم
سینهزن تو بیمۀ عباس تا که هست
دیگر محل به دارو و مرهم نمیدهیم
بیرق، علم، کتیبه بود اعتقاد ما
در دست دشمنان تو پرچم نمیدهیم
شور و نشاط سالِ جهان را به لحظهای
از روضههای ماه محرم نمیدهیم
-
ز کرب و بلاست عطر و بویی که داریم
به دریا رود آب جویی که داریم
به می میرسد این سبویی که داریم
میسّر نگردد به بال «وبالی»
هوای پریدن به کویی که داریم
-
دریاب مرا در غم سالار شهیدان
ای واسط فیض دو سرا! آجرکالله
وی حجّت حق، صاحب عزا! آجرکالله
با نالۀ زهراست عجین سوز صدایت
همنالۀ امّالنّجبا! آجرکالله
-
کوچهگرد غریب
اینجا رسیدهام که مرا مبتلا کنی
بر حال و روز نائب خود چشم وا کنی
ای دلبر غریب، مبادا که لحظهای
بر وعدههای کوفیشان اعتنا کنی
-
یک کاروان دل
یک کاروان دل، همره دلبر رسیده
زینب بیا که منزل آخر رسیده
یاران فرود آئید، این وادی طور است
وعده ز سوی حضرت داور رسیده
آبِ رو
عشق تو را حسین به عالم نمیدهیم
در دست غیر حلقهی خاتم نمیدهیم
زلف من از ازل به تو پیوند خورده است
این وصل را به گیسوی پر خم نمیدهیم
شکر خدا به بزم عزای تو آمدیم
این بزم را به جنّت اعظم نمیدهیم
روزی که بر غم تو بگرییم دلخوشیم
حزن تو را به عید عجم هم نمیدهیم
نام مقدّست نمک زندگی ماست
جز شور «یا حسین» دگر دم نمیدهیم
این اشک نیست، چشمۀ جوشان فاطمه است
این آبِ رو به چشمۀ زمزم نمیدهیم
سینهزن تو بیمۀ عباس تا که هست
دیگر محل به دارو و مرهم نمیدهیم
بیرق، علم، کتیبه بود اعتقاد ما
در دست دشمنان تو پرچم نمیدهیم
شور و نشاط سالِ جهان را به لحظهای
از روضههای ماه محرم نمیدهیم