- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۱۸
- بازدید: ۱۵۶۵
- شماره مطلب: ۳۲۷۲
-
چاپ
شب شعر
موضوع عشق را
آن موی خونیات
فراخوان شب شعری است
تا ابد ...
بگو فصاحت کدامین قلم
مضمون فریب جدایی سرت را
با ردیف نیزه سروده است
چنان رسا،
و چارهپارۀ حزنآلود تنت را
در بحر خون و غبار
چنین بلیغ؟
شاعر عارفانههای جاودان!
گفتی: بگو!
و دو بیتی شیوای زینب
نوشته شد در خوننامه نغزت
با واژه واژه، عون و محمّد،
که تو ایجاز خدایی و امروز
هفتاد و دو قطعه ـ قطعه ناب ـ
تقدیمت شد
و دستهای بسته، همین امشب
منظومهی غربتت را
به اطناب
خواهند نوشت
و فردا ـ فردای بیتو ـ
زینب است و غزلی ناتمام ...
راستی، بین تو و عشق
چه مراعات نظیری است!
-
مباهات
هم خانه با امام مبین شاه دین شدی
مادر تو با حبیب خدا همنشین شدی
در آن سرا که با ملکوت است همجوار
قائممقام دخت رسول امین شدی
-
دو برگ سبز
هم رنگ غم، به معنی غربت
این سان مکن نگاه، خدا را!
در خیمه، جای خالی یاران
بر خاک، پیکر شهدا را
-
اشک خاموش حسین
زینب...نه ببین! دوباره مادر با اوست
عباس...نه، آیینۀ حیدر با اوست
اکبر...نه، بخوان در اشک خاموش حسین
تکرار جوانی پیمبر با اوست
شب شعر
موضوع عشق را
آن موی خونیات
فراخوان شب شعری است
تا ابد ...
بگو فصاحت کدامین قلم
مضمون فریب جدایی سرت را
با ردیف نیزه سروده است
چنان رسا،
و چارهپارۀ حزنآلود تنت را
در بحر خون و غبار
چنین بلیغ؟
شاعر عارفانههای جاودان!
گفتی: بگو!
و دو بیتی شیوای زینب
نوشته شد در خوننامه نغزت
با واژه واژه، عون و محمّد،
که تو ایجاز خدایی و امروز
هفتاد و دو قطعه ـ قطعه ناب ـ
تقدیمت شد
و دستهای بسته، همین امشب
منظومهی غربتت را
به اطناب
خواهند نوشت
و فردا ـ فردای بیتو ـ
زینب است و غزلی ناتمام ...
راستی، بین تو و عشق
چه مراعات نظیری است!