- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
- بازدید: ۷۲۶۰۴
- شماره مطلب: ۳۱۹۲
-
چاپ
ماهی سرخ کوچک
بر حنجرت سر نیزه تا بالا و پایین میرود
انگار امواج صدا بالا و پایین میرود
ماهی سرخ کوچکی با رقص تیر حرمله
در تُنگ دست ربنا بالا و پایین میرود
میبینمش بیصاحبش لبریز تیر و تیغها
سمت حرم اسبی رها بالا و پایین میرود
از دور میبینم فقط در هالۀ گرد و غبار
شمشیرها و دستها بالا و پایین میرود
یا بر فراز نیزهها یا بر فرود تشت زر
آنک سر خون خدا بالا و پایین میرود
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
ماهی سرخ کوچک
بر حنجرت سر نیزه تا بالا و پایین میرود
انگار امواج صدا بالا و پایین میرود
ماهی سرخ کوچکی با رقص تیر حرمله
در تُنگ دست ربنا بالا و پایین میرود
میبینمش بیصاحبش لبریز تیر و تیغها
سمت حرم اسبی رها بالا و پایین میرود
از دور میبینم فقط در هالۀ گرد و غبار
شمشیرها و دستها بالا و پایین میرود
یا بر فراز نیزهها یا بر فرود تشت زر
آنک سر خون خدا بالا و پایین میرود