- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۳۰
- بازدید: ۶۶۶
- شماره مطلب: ۳۱۲۸
-
چاپ
بیمرز
تو گفتی: «آی مردم! این چه عشقیست؟
نگارتان عربزادست، عجم نیست؟»
من امّا عشق را بیمرز دیدم
جز این هر عشق دیدم، هرز دیدم
وطن عشق است، بنگر هموطن کیست؟
دلِ بیعشق هرگز هموطن نیست
چه فرقِ است این؛ عجم بود و عرب بود؟
که او بر اوج زیبایی عجب بود
اما عشقِ من؛ هُو ... حَقْ، حسین است
تمام عشقِ من، هو ... حَقْ، حسین است
خدای من، خدای عشقِ بیمرز
دل و جانم فدای عشق بی مرز!
-
دلاویز
خیابان در خیابان داغ جاریست
زمین و آسمان در سوگواریست
بخوان، ای نوحهخوان! از داغ زهرا
که تاراج خزان شد باغ زهرا
-
سوگند و صدا
قسم میخوردم به آن سردارِ بیسر
که از خونش شده کوثر معطّر
قسم خوردم به آن دست بریده
که دنیا مثلِ او هرگز ندیده
-
نوای نینوا
بیا، بشنو نوای نینوا را
بسوز اسطورهها، افسانهها را
حقیقت نیست در آواز آنان
طریقت نیست در پروازِ آنان
-
هیهات!
حسین و اختیار ننگ؟ ... هیهات!
تبسُّم در غبارِ ننگ؟ ... هیهات!
ستم را یاوری کردن تباهیست
ستمکاری سیاهی، روسیاهیست
بیمرز
تو گفتی: «آی مردم! این چه عشقیست؟
نگارتان عربزادست، عجم نیست؟»
من امّا عشق را بیمرز دیدم
جز این هر عشق دیدم، هرز دیدم
وطن عشق است، بنگر هموطن کیست؟
دلِ بیعشق هرگز هموطن نیست
چه فرقِ است این؛ عجم بود و عرب بود؟
که او بر اوج زیبایی عجب بود
اما عشقِ من؛ هُو ... حَقْ، حسین است
تمام عشقِ من، هو ... حَقْ، حسین است
خدای من، خدای عشقِ بیمرز
دل و جانم فدای عشق بی مرز!