- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۸
- بازدید: ۹۶۲
- شماره مطلب: ۳۰۷۷
-
چاپ
پیشِ رو بهشت است
حسین آیینهای زیبا نشان داد
دَمی آن سوی فردا را نشان داد
در آن آیینه، آن گلها چه دیدند!
که از جان ریشه تردید چیدند
اشارت با بشارت ... گفت و گفتند
به شوقِ صبح گُل از گُل شکفتند
بشارتها شنیدند از لبِ یار
چنین گفتند با آن سبزِ سالار؛
ـ «پس از تو لحظهها سرشار مرگ است
که بیتو زیستن تکرار مرگ است
تو تنها در هجوم تیر و شمشیر!
جهانسوز است این تصویر دلگیر!
فدای غیرتِ ربّانیِ تو
تو ابراهیم و ما قربانیِ تو
فدای تو هزاران بار، ای یار!
تو ما را بیوفا در عشق مشمار!
که در این سوز و سازِ نینوایی
مبادا بین ما یک دَم جدایی!
مبارک باد! پیشِ رو بهشت است
که عاشق، عاقبت خوش سرنوشت است ...»
-
دلاویز
خیابان در خیابان داغ جاریست
زمین و آسمان در سوگواریست
بخوان، ای نوحهخوان! از داغ زهرا
که تاراج خزان شد باغ زهرا
-
سوگند و صدا
قسم میخوردم به آن سردارِ بیسر
که از خونش شده کوثر معطّر
قسم خوردم به آن دست بریده
که دنیا مثلِ او هرگز ندیده
-
نوای نینوا
بیا، بشنو نوای نینوا را
بسوز اسطورهها، افسانهها را
حقیقت نیست در آواز آنان
طریقت نیست در پروازِ آنان
-
هیهات!
حسین و اختیار ننگ؟ ... هیهات!
تبسُّم در غبارِ ننگ؟ ... هیهات!
ستم را یاوری کردن تباهیست
ستمکاری سیاهی، روسیاهیست
پیشِ رو بهشت است
حسین آیینهای زیبا نشان داد
دَمی آن سوی فردا را نشان داد
در آن آیینه، آن گلها چه دیدند!
که از جان ریشه تردید چیدند
اشارت با بشارت ... گفت و گفتند
به شوقِ صبح گُل از گُل شکفتند
بشارتها شنیدند از لبِ یار
چنین گفتند با آن سبزِ سالار؛
ـ «پس از تو لحظهها سرشار مرگ است
که بیتو زیستن تکرار مرگ است
تو تنها در هجوم تیر و شمشیر!
جهانسوز است این تصویر دلگیر!
فدای غیرتِ ربّانیِ تو
تو ابراهیم و ما قربانیِ تو
فدای تو هزاران بار، ای یار!
تو ما را بیوفا در عشق مشمار!
که در این سوز و سازِ نینوایی
مبادا بین ما یک دَم جدایی!
مبارک باد! پیشِ رو بهشت است
که عاشق، عاقبت خوش سرنوشت است ...»