- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۰۶
- بازدید: ۳۰۵۱
- شماره مطلب: ۲۸۳۳
-
چاپ
نوحۀ باد
خدا به ماه زمین خورده آسمان بدهد
دلی به وسعت دریای بیکران بدهد
امام مشک و علم را به دست ساقی داد
که مرد را به تمام جهان نشان بدهد
چه میشود که خداوند ذوالجلال به من
برای شعر نوشتن کمی توان بدهد
چه میشود که به باد و به ابرها و به خاک
به سنگهای زبانبسته هم زبان بدهد
که باد نوحه بخواند، که ابر گریه کند
که خاک اقامه بگوید، که سنگ اذان بدهد
رباب از نفس افتاده، جبرئیل کجاست
که گاهگاهی گهواره را تکان بدهد
چه عاشقانه و زیبا خدا مقدر کرد
که روی دست پدر ایستاده جان بدهد
هزار نکتۀ شیرینتر از عسل باقیست
اگر عطش بگذارد، اگر امان بدهد ...
-
میهمانی آتش
«ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد»
سفیدرویی عالم نصیب عابس شد
شجاع و پردل و جرئت، بلندبالا بود
همان که شیر سیاه سپاه مولا بود
-
بند هجدهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
مفتاح غزلهای به بنبست رسیده!
این شعر، مرا باز به سمت تو کشیده
زینب چه دلی داشت که با آن لب عطشان
از کوفه به دنبال تو تا شام دویده
-
بند هفدهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
عشقی که نمودست چنین عزم تو را جزم؟
ای با علی و مالک اشتر شده همرزم
مبهوت تو هستند امامان و شهیدان
مفتون تو هستند رسولان اوالوالعزم
-
بند شانزدهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
ای تشنگیات بیشتر از حد تحمّل
لبهای عطشناک تو دریای تغزّل
شمشیر تو آیینۀ شمشیر یدالله
اسب تو در آن معرکه یادآور دلدل
نوحۀ باد
خدا به ماه زمین خورده آسمان بدهد
دلی به وسعت دریای بیکران بدهد
امام مشک و علم را به دست ساقی داد
که مرد را به تمام جهان نشان بدهد
چه میشود که خداوند ذوالجلال به من
برای شعر نوشتن کمی توان بدهد
چه میشود که به باد و به ابرها و به خاک
به سنگهای زبانبسته هم زبان بدهد
که باد نوحه بخواند، که ابر گریه کند
که خاک اقامه بگوید، که سنگ اذان بدهد
رباب از نفس افتاده، جبرئیل کجاست
که گاهگاهی گهواره را تکان بدهد
چه عاشقانه و زیبا خدا مقدر کرد
که روی دست پدر ایستاده جان بدهد
هزار نکتۀ شیرینتر از عسل باقیست
اگر عطش بگذارد، اگر امان بدهد ...