- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۲
- بازدید: ۲۶۷۳
- شماره مطلب: ۲۴۹۶
-
چاپ
شهید گریه
آفریدند تو را تا که مسیحا باشی
همه چون خادم دربار و تو آقا باشی
آفریدند تو را از طبق گریهی نور
تا که جانسوزترین واژهی دنیا باشی
آفریدند تو را تا که فقط ناز کنی
همه مجنون تو باشند و تو لیلا باشی
کم ببارند به پیش کرمت اهل کرم
دیگران قطرهی ناچیز و تو دریا باشی
تو قتیلالعبراتی نه که بر گریهی ما
کشتهی چشم تر زینب کبری باشی
بر سر نیزه نشستی و تلألؤ کردی
مثل خورشیدی و زیباست که بالا باشی
خیزران خوردهترین قاری قرآن خدا
طشت زر دیدهترین حضرت یحیی باشی
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
شهید گریه
آفریدند تو را تا که مسیحا باشی
همه چون خادم دربار و تو آقا باشی
آفریدند تو را از طبق گریهی نور
تا که جانسوزترین واژهی دنیا باشی
آفریدند تو را تا که فقط ناز کنی
همه مجنون تو باشند و تو لیلا باشی
کم ببارند به پیش کرمت اهل کرم
دیگران قطرهی ناچیز و تو دریا باشی
تو قتیلالعبراتی نه که بر گریهی ما
کشتهی چشم تر زینب کبری باشی
بر سر نیزه نشستی و تلألؤ کردی
مثل خورشیدی و زیباست که بالا باشی
خیزران خوردهترین قاری قرآن خدا
طشت زر دیدهترین حضرت یحیی باشی