مشخصات شعر

آموزه‌های باقری

کاری بکن! مگذار شب، خاکستری باشد

سهم تمام خیمه‌­ها شعله‌وری باشد

 

کاری بکن! مگذار این بادِ گریبان سوز

با چنگِ خونینش پی هر روسری باشد

 

هی نامه آوردند کوفی‌­ها که ظهری سرخ

با خون جدّت دست­‌هاشان جوهری باشد

 

از نو تمام اسب­‌ها را نعل کوبیدند

تا چشم­‌هایت غرق در ناباوری باشد

 

تا استخوان­‌های عزیزانت به روی خاک

آماجِ عالم سوزِ هر وحشی­گری باشد

 

این دستِ روی آب افتاده قسم خورده­ است

دنباله‌­دار بازوان خیبری باشد

 

حتماً خدا می­‌خواست روی نیزه­‌ها یک سر

در جای جای خاک، تاجِ سروری باشد

 

حتماً خدا می­‌خواست پاهای ظریف تو

با خارهایش شاهد دربه ­دری باشد

 

شاید هجوم سنگ­‌های کینه از هر سو

تنها جواب تلخ عدل حیدری باشد

 

خطبه­ بخوان! ای پنجمین فریاد عاشورا

هر چند عالم غرق در کور و کری باشد

 

باید گلوی خاک تا شام ابد، یکریز

هم­خانۀ بغضی که تو می­‌پروری باشد

 

باید ببینی واقعیت را که بعد از این

دنیا پر از آموزه­‌های باقری باشد

 

رسواگرِ ظلم «لُعینُ بنُ الّلعین» امروز 

داغی که با قلب خودت می‌­آوری باشد

***  

لب‌ها پر از فریاد «الّلهم لبیک» است

مولا! مبادا درد تو بی‌­یاوری باشد

آموزه‌های باقری

کاری بکن! مگذار شب، خاکستری باشد

سهم تمام خیمه‌­ها شعله‌وری باشد

 

کاری بکن! مگذار این بادِ گریبان سوز

با چنگِ خونینش پی هر روسری باشد

 

هی نامه آوردند کوفی‌­ها که ظهری سرخ

با خون جدّت دست­‌هاشان جوهری باشد

 

از نو تمام اسب­‌ها را نعل کوبیدند

تا چشم­‌هایت غرق در ناباوری باشد

 

تا استخوان­‌های عزیزانت به روی خاک

آماجِ عالم سوزِ هر وحشی­گری باشد

 

این دستِ روی آب افتاده قسم خورده­ است

دنباله‌­دار بازوان خیبری باشد

 

حتماً خدا می­‌خواست روی نیزه­‌ها یک سر

در جای جای خاک، تاجِ سروری باشد

 

حتماً خدا می­‌خواست پاهای ظریف تو

با خارهایش شاهد دربه ­دری باشد

 

شاید هجوم سنگ­‌های کینه از هر سو

تنها جواب تلخ عدل حیدری باشد

 

خطبه­ بخوان! ای پنجمین فریاد عاشورا

هر چند عالم غرق در کور و کری باشد

 

باید گلوی خاک تا شام ابد، یکریز

هم­خانۀ بغضی که تو می­‌پروری باشد

 

باید ببینی واقعیت را که بعد از این

دنیا پر از آموزه­‌های باقری باشد

 

رسواگرِ ظلم «لُعینُ بنُ الّلعین» امروز 

داغی که با قلب خودت می‌­آوری باشد

***  

لب‌ها پر از فریاد «الّلهم لبیک» است

مولا! مبادا درد تو بی‌­یاوری باشد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×