مشخصات شعر

سنگ‌ها شرمندۀ آیینۀ پیشانی‌ات

آیه‌ها جاری شدند از لهجه بارانی‌ات

یک به یک تفسیرشان در جلوه قرآنی‌ات

 

سوره‌های آسمانی را به وجد آورده‌ای

آفرین گفته خدا، بر طرز قرآن خوانی‌ات

 

ارتفاع ربّنایت آسمانی پرور است

یا زمین سجاده شد بر سجده طولانی‌ات

 

دشت در دشت عطش بانوی باران می‌دوید

مهلتی، لب تر کند از مشرب عرفانی‌ات

 

نیزه­‌ها بر شانۀ زخم تو تکیه داده‌اند

سنگ‌ها شرمندۀ آیینه پیشانی‌ات

 

حجّ ابراهیمی تو ای خلیل سربلند

در منای نیزه‌­ها سر می‌شود قربانی‌ات

 

آینه انگشت حیرت بر دهان خود گرفت

مات شد آئینه در آئینه در حیرانی­‌ات

 

«شام» را شام غریبان تو روشن کرده یا

صبح صادق سرزده از مشرق پیشانی‌ات

 

ابتدایت سبز  سبز و انتهایت سرخ سرخ

ای سرآغازی که «عشق» است آیۀ پایانی‌ات

 

سنگ‌ها شرمندۀ آیینۀ پیشانی‌ات

آیه‌ها جاری شدند از لهجه بارانی‌ات

یک به یک تفسیرشان در جلوه قرآنی‌ات

 

سوره‌های آسمانی را به وجد آورده‌ای

آفرین گفته خدا، بر طرز قرآن خوانی‌ات

 

ارتفاع ربّنایت آسمانی پرور است

یا زمین سجاده شد بر سجده طولانی‌ات

 

دشت در دشت عطش بانوی باران می‌دوید

مهلتی، لب تر کند از مشرب عرفانی‌ات

 

نیزه­‌ها بر شانۀ زخم تو تکیه داده‌اند

سنگ‌ها شرمندۀ آیینه پیشانی‌ات

 

حجّ ابراهیمی تو ای خلیل سربلند

در منای نیزه‌­ها سر می‌شود قربانی‌ات

 

آینه انگشت حیرت بر دهان خود گرفت

مات شد آئینه در آئینه در حیرانی­‌ات

 

«شام» را شام غریبان تو روشن کرده یا

صبح صادق سرزده از مشرق پیشانی‌ات

 

ابتدایت سبز  سبز و انتهایت سرخ سرخ

ای سرآغازی که «عشق» است آیۀ پایانی‌ات

 

۱ نظر
 
  • محمد حسین اربابی فر ۱۳۹۴/۰۶/۱۲

    نیزه­ها بر شانه زخم تو تکیه داده‌اند سنگ‌ها شرمندۀ آیینه پیشانی‌ات نیزه ها را لطفا جدا کنید از هم؟

  • پاسخ نویسنده متن ۱۳۹۴/۰۶/۱۲

    اصلاح شد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×