- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۳/۲۵
- بازدید: ۱۹۶۴
- شماره مطلب: ۱۷۳۹
-
چاپ
مدح حضرت علی اکبر (ع)
این کرمخانه بعید است از گدا خالی شود
در محبت گاه بیماری ز درمان بهتر است
یار وقتی نیست حال نابسامان بهتر است
بی محلیهای لیلی دار مجنون است آه
گاه دشنام لبی از گفتن جان بهتر است
حسرت اشک جوان از چشم پیرم میچکد
در بهار آثار باران از زمستان بهتر است
با مژه جاروکشی آستان خوب است لیک
گردگیری با سر زلف پریشان بهتر است
زیر پای یار ما حاجت فراوان ریخته
دست خالی را گرفتن پیش دامان بهتر است
این کرمخانه بعید است از گدا خالی شود
هرچه سائل بیشتر لطف کریمان بهتر است
گنج را با بردن رنج فراوان میدهند
کربلا را زائر پاره گریبان بهتر است
هر اذان صبح ما را میبرد پایین پا
بی علی اکبر نخوانیدم مسلمان بهتر است
-
غریبتر
شبی که دیدۀ خود، پُر ستاره میکردم
برای غربت دل، فکر چاره میکردم
به دانههای چو تسبیحِ اشک در دستم
برای آمدنت، استخاره میکردم
-
روزی کربلا
میشود سوخت و خاکستری آورد به دست
باید اینگونه شد و دلبری آورد به دست
یک شبی مرحمت گوشۀ چشمی باید
تا که بتوان سحر بهتری آورد به دست
-
نوبت ما
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما
دیگر دو بال آرزویمان شکسته است
از انتظار پر شده حال و هوای ما -
زخم
دل پر از زخم، نفس زخم، رگ حنجر زخم
گوشهای درته گودال، لب حنجر زخم
آسمان پر شده از سر، سر بر نیزه شده
پیکری روی زمین بی سر و، سرتاسر زخم
مدح حضرت علی اکبر (ع)
این کرمخانه بعید است از گدا خالی شود
در محبت گاه بیماری ز درمان بهتر است
یار وقتی نیست حال نابسامان بهتر است
بی محلیهای لیلی دار مجنون است آه
گاه دشنام لبی از گفتن جان بهتر است
حسرت اشک جوان از چشم پیرم میچکد
در بهار آثار باران از زمستان بهتر است
با مژه جاروکشی آستان خوب است لیک
گردگیری با سر زلف پریشان بهتر است
زیر پای یار ما حاجت فراوان ریخته
دست خالی را گرفتن پیش دامان بهتر است
این کرمخانه بعید است از گدا خالی شود
هرچه سائل بیشتر لطف کریمان بهتر است
گنج را با بردن رنج فراوان میدهند
کربلا را زائر پاره گریبان بهتر است
هر اذان صبح ما را میبرد پایین پا
بی علی اکبر نخوانیدم مسلمان بهتر است