- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۶/۲۰
- بازدید: ۲۰۶۶
- شماره مطلب: ۱۶۲۰
-
چاپ
پلان آخر
پلان آخر بازیگر نماهنگ است
صدای خندۀ دشنه شروع آهنگ است
درون کادر زمین خورده مرد مظلومی
گریم زخم لبش شاهکار یک سنگ است
لباسهای بلند سیاه لشگرها
تمام؛ خونی و چرکین و زشت و بدرنگ است
درست مثل همان متن صحنۀ گودال
فرود نیزه و شمشیرها هماهنگ است
میان این همه نقشی که دست تیر بلاست
جناب دشنه حضورش چقدر پر رنگ است!؟
کسی نهیب زد از پشت صحنه: زود ببُر
غروب شد، همه رفتند، وقت ما تنگ است
-
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم
از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم
طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد
از لالههای پرپرم چیزی نگویم
-
استاد درس رزم علمدار کربلا
شاهنشه اریکۀ قدرت اباالحسن
اسطورۀ صلابت و غیرت اباالحسن
یا والی الولی، ید حق، بندۀ خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
-
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است
در کوچهها، نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه، جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
-
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
پلان آخر
پلان آخر بازیگر نماهنگ است
صدای خندۀ دشنه شروع آهنگ است
درون کادر زمین خورده مرد مظلومی
گریم زخم لبش شاهکار یک سنگ است
لباسهای بلند سیاه لشگرها
تمام؛ خونی و چرکین و زشت و بدرنگ است
درست مثل همان متن صحنۀ گودال
فرود نیزه و شمشیرها هماهنگ است
میان این همه نقشی که دست تیر بلاست
جناب دشنه حضورش چقدر پر رنگ است!؟
کسی نهیب زد از پشت صحنه: زود ببُر
غروب شد، همه رفتند، وقت ما تنگ است