خواب عاشق به سحر نزدیک است
این پریشان چه قدر نزدیک است
خواب دیدم گل سر دارم من
رفت تعبیر پدر نزدیک است
من همیشه به کنارت هستم
دل همیشه به جگر نزدیک است
بی‌سبب چوب نخورده است لبت
نی همیشه به شکر نزدیک است
دل من مثل جرس می‌لرزد
لابد این بار سفر نزدیک است
قند و بادام به هم ریخت به نی
در رویت لب به بصر نزدیک است
چوب دستی که دهانت را دوخت
به همان هیزم در نزدیک است
معنی دست من و گردن توست
هاله امشب به قمر نزدیک است
دعای زندهدلان صبح و شام یا حسن است
که موی تیره و روی سپید با حسن است
حسین میشنوم هرچه یاحسن گویم
دو کوه هست ولی کوه بیصدا حسن است
به یاد آن لب شیرین که مصطفی بوسید
ز پا درآورد آخر سرشک شور مرا
یک مصرع است حاصل عمری که داشتم:
یار آمد و گرفت و به بندم کشید و برد
«تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزردۀ گزند مباد»
شنیدهام که گدا موج میزند به درت
سرای جود تو خالی ز مستمند مباد
خواب عاشق به سحر نزدیک است
این پریشان چه قدر نزدیک است
خواب دیدم گل سر دارم من
رفت تعبیر پدر نزدیک است
من همیشه به کنارت هستم
دل همیشه به جگر نزدیک است
بی‌سبب چوب نخورده است لبت
نی همیشه به شکر نزدیک است
دل من مثل جرس می‌لرزد
لابد این بار سفر نزدیک است
قند و بادام به هم ریخت به نی
در رویت لب به بصر نزدیک است
چوب دستی که دهانت را دوخت
به همان هیزم در نزدیک است
معنی دست من و گردن توست
هاله امشب به قمر نزدیک است
پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.
×
