- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۷/۲۰
- بازدید: ۷۸۴۵
- شماره مطلب: ۱۰۱۹
-
چاپ
شرمندهام برای تنت زیر آفتاب
ای کاش غیر غصه تو غم نداشتیم
ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم
این داغ سینه سوز تو میکشتمان اگر
قلبی به قدر وسعت عالم نداشتیم
گاهی اسیر غربت عباس میشدیم
چون داشتیم روضه و پرچم نداشتیم
شرمندهام برای تنت زیر آفتاب
در حد چند قطره شبنم نداشتیم
گیرم که گریه مرهم زخم دلم شود
اما برای زخم تو مرهم نداشتیم
بر تو به چاک چاک گریبانمان سلام
زیرا که صبر و عشق تو با هم نداشتیم...
-
خرابه بالشش خشته
تو وقتی اومدی گفتم
که تقصیر دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه
چه وقت گریه کردن بود؟
-
آتشفشان پنهان
شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان
نمییابم تو را ای در جهان مانند جان پنهان
فرشته مست دنبال صدایش راه میافتد
کسی که میبرد نام تو را زیر زبان پنهان
-
یک دشت کفن
ناز پوشیده شدن میخواهی
کمی از چادر من میخواهی
اینچنین که تو ز هم پاشیدی
قدر یک دشت، کفن میخواهی
-
آسمان هفتم
هفتاد و دو لحظه زندگی کرد زمین
تا پیله درید و پر در آورد زمین
یک جاده به آسمان هفتم بزنید
تنگ است برای این همه مرد، زمین
شرمندهام برای تنت زیر آفتاب
ای کاش غیر غصه تو غم نداشتیم
ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم
این داغ سینه سوز تو میکشتمان اگر
قلبی به قدر وسعت عالم نداشتیم
گاهی اسیر غربت عباس میشدیم
چون داشتیم روضه و پرچم نداشتیم
شرمندهام برای تنت زیر آفتاب
در حد چند قطره شبنم نداشتیم
گیرم که گریه مرهم زخم دلم شود
اما برای زخم تو مرهم نداشتیم
بر تو به چاک چاک گریبانمان سلام
زیرا که صبر و عشق تو با هم نداشتیم...