هوا هوای حسینیه‌ها، شب جمعه

رسیده این دل من تا خدا، شب جمعه

شب زیارت مخصوص سیدالشهدا

شب زیارت ارباب ما، شب جمعه

مگر قرار نشد کربلایی‌ام بکنی؟

ترحمی به غم این جدایی‌ام بکنی؟

کبوتر حرمی‌ام، ولی بدون حرم

مگر قرار نشد که هوایی‌ام بکنی؟

هر روز صبح زود، به آقا سلام کن

یا گریه‌کن برای غمش، یا سلام کن

گر مثل من به کرب و بلایش نرفته‌ای

هر جا نشسته‌ای ز همانجا سلام کن

سلام ما به مدینه، به قبلۀ جانش

سلام ما به رسول الله و گلستانش

سلام ما به حریمی که مهبط وحی است

که جبرئیل امین خادم است و دربانش

خداحافظ ای کعبه، ای بزم یار

خداحافظ ای بیت پروردگار

خداحافظ ای محفل اهل راز

خداحافظ ای قبله‌ام در نماز

کعبه،‌ ای بیت خداوند جلیل

ای به سنگت، اثر پای خلیل

کعبه، ای خانۀ امّید همه

کعبه، ای مرکز توحید همه

مدینه، صفا بخش جان و دلم

فراق تو مشکل‌ترین مشکلم

دریغا که همچون نسیم سحر

مرا زود بگذشت عمر سفر

مدینه باز برگشتم به شهر با صفای تو

دوباره شد نصیبم از کرم حال و هوای تو

مدینه ای گرامی شهر پیغمبر! قبولم کن

اگر چه دور بودم، از تو بودم آشنای تو

جلوۀ جنت ‏به چشم خاکیان دارد بقیع

یا صفاى خلوت افلاکیان دارد بقیع

گر حصار کعبه را جبریل دربانى کند

صد چو موسى و مسیحا پاسبان دارد بقیع

ریشه کن کن ریشه‌های خشک استبداد را

وارثان ظالم قوم ثمود و عاد را

ای جواب انتظار و نالۀ «الغوث» من

در گلو دارم رسوب قرن‌ها فریاد را

در سینه‌ام شرارۀ غم موج می‌زند

وقتی دلم به سمت حرم موج می‌زند

وقت نماز جای دعای قنوت هم

فکر حرم فقط به سرم موج می‌زند

وقتی که آوردند قرآن را به مشهد

جان را به تن دادند، جانان را به مشهد

شد پایتخت حاجت عالم، خراسان

یعنی که باید برد تهران را به مشهد