دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
و زینب که نلرزید ...

حیرتی نیست اگر یک شبه حیدر شده بود

در تب حادثه‌ها پشت برادر شده بود

 

از بهشت آمد و بارید بر اندام زمین

این چنین بود که تاریخ معطر شده بود

سلام بر شش گوشه

چهار اصلان من گر نور عین است

همه قربان یک موی حسین است

 

سلام من بر آن شش گوشه قبری

که تاج افتخار قبلتین است

شب، آینه، تماشا

عزیزان! کربلا اینجاست، اینجا

نیایشگاهِ ما اینجاست، اینجا

 

شب امشب، جشنی از آیینه برپاست

خدا را فرصتِ ناب تماشاست

سر به مُهر

حسین من! فدای چشمِ مستت

فدای آن نگاهِ هُو پَرستَت

 

تو رازِ سر به مُهر کائناتی

خدا را معنیِ صوم و صلاتی

آب ناب

حسین ای نازنین! تو آبِ نابی

عطشْ کامان عالم را جوابی

 

تو روح آب و بی‌تو آب؛ مرداب

لبت را قرن‌ها آب است؛ بی‌تاب

خورشید خدا

غبار قرون می‌نشیند

بر صداها و حنجره‌ها

سراسر روشنایی

خوشا من! هر چه بودم، هر چه هستم

به ذکرِ یا حسین، ای دوست!  هستم

 

چه مستی؟ آی این مستی غریب است

جز این مستی، همه هستی فریب است

 

نیستان

رفیقان! نینوا میخانۀ ماست

رواقِ شورشِ مستانۀ ماست

 

شفابخش است بوی خاک پاکَش

فدای عاشقانِ سینه چاکش!

کربلایی شده هرکس به علم فکر کند

من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند  به چه مقدار به زائر بدهم فکر کند

 از شما خواستن عشق است، ضرر خواهد کرد  هر که در وقت گدایی به رقم فکر کند 

شهیدپرور

تا مهر فلک صدرنشین خواهد بود

تا ماه و ستاره و زمین خواهد بود

 

در جمع شهیدپروران اوج سخن

از فاطمۀ ام بنین خواهد بود

چهار باغ

در حیرتم از چهار باغی که توراست

از پرتو چار چلچراغی که توراست

 

ای مادر نور، لاله‌ای غیر از تو

بر سینه نداشت چار داغی که توراست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×