دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کوتاه سروده
بمیرد حرمله

چقدر آن قافله شرمنده‌ام کرد

نشان سلسله شرمنده‌ام کرد

تو را نه، کاش مَشکَت را نمی‌زد

بمیرد حرمله، شرمنده‌ام کرد

کوتاه سروده
جنگ تن به تیر

تن به تن

جنگ منصفانه است

تن به تیر

جنگ کودکانه است

حرمله

جنگ غیرمنصفانه‌ای شروع کرد

شیرخوارۀ حسین

قهرمان جنگ کودکانه شد

چهل روز غم و غربت و غارت

کاروان می‌رسد از راه‌، ولی آه

چه دلگیر چه دلتنگ چه بی تاب

دل سنگ شده آب، از این نالۀ جانکاه

زنی مویه کنان ، موی کنان

سنگ‌ها روی پشت بام آمد

اولین روز از مه صفرُ

سر آقای ما به شام آمد

عید دشمن به جای نقل و نبات

سنگ‌ها روی پشت بام آمد

 

تو انتخاب خدایی برای سقایی

غزل غزل بنویسم حدیث رویایی

برای اوج ادب منتهای شیدایی

 

برای وصف شماپای شعر می‌لنگد

تو انتخاب خدایی برای سقایی

قرآن ناطق

بگـذار گـریـه، درد دلـم را  دوا کـنـد        چشمـم نـظـر  بـه قـافـلـۀ کـربـلا  کـنـد 

 

مـــاه مـحــــرم آمــده   تــا آفـتـاب هــــم         هــر بـامـــداد،  دیـده بـه انـدوه  وا کـنـد

آب بابا (به مناسبت روز جهانی کودک)

 

یا رب! این نوگل خندان که سپردی به منش

وای اگر خار بروید به کنار چمنش

 

طفلم امروز زبانش به سخن وا شده است

مثل هر کودک دیگر «آب بابا» سخنش

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×