دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کوتاه سروده
نزدیک‌ترین آینۀ رب، زینب!

هر آینه بانوی مقرب زینب!

نزدیک‌ترین آینۀ رب، زینب!

 

گفتیم وفادارتر از هرکس کیست؟

دیدیم سلیم گفت: زینب، زینب...

کوتاه سروده
در اوج شکوه مثل کوهی بانو

خورشید نجابت و ادب یا زینب

با فضل و وقار، منتجب یا زینب

در اوج شکوه مثل کوهی بانو

هستی تو عقیله العرب! یا زینب

به سمت هدف

رگ‌های غیرت علوی در تب قیام

باید به قلب فاجعه زد تیغ انتقام

 

آشوب درد و داغ عطش سوخت باغ را

من باشم و حرم نبرد جرعه‌ای به کام؟!

 

قند و بادام

خواب عاشق به سحر نزدیک است

این پریشان چه قدر نزدیک است

 

خواب دیدم گل سر دارم من

رفت تعبیر پدر نزدیک است

ما را پیام خطبۀ زینب نجات داد

ما ریزه خوار سفرۀ احسان زینبیم

مدیون لطف و فضل ِ فراوان زینبیم

 

بال ملخ به شانۀ چشم فقیر ماست

عمریست مور مُلک سلیمان زینبیم

 

ما را پیام خطبۀ زینب نجات داد

شکر خدا که جمله مسلمان زینبیم

مدیون گریه‌های فراوان زینبم

ایوب دل شکستۀ با آن همه مقام

 شاگرد درس صبر دبستان زینب است

 

 هرگز نگو که چادرش آتش گرفته است!

 این شعله‌های خیمه، گلستان زینب است

کوتاه سروده
تو محرم رازهای مولا بودی

ای آینۀ عصمت زهرا! زینب

در صبر و وفا بدون همتا! زینب

 

تو محرم رازهای مولا بودی

چون فاطمه ای ام ابیها! زینب

به مناسبت وفات حضرت زینب (س)
ای بغض‌ترین ابر به باران نرسیده

ای صبرتو چون کوه در انبوهی از اندوه

طوفان بر آشفتۀ آرام وزیده

ای روضه‌ترین شعرغم انگیز حماسه

ای بغض‌ترین ابر به باران نرسیده

بعد یک سال و نیم خون گریه

گفته بودم که دیر یا زود از

راه می‌آیی و مرا با خود

بعد یک سال و نیم خون گریه

می‌بری تا وصال خود، تا خود

 

دامنت دانشسرای کربلا

السّلام ای فاطمه امّ البنین

السّلام ای بانوی دنیا و دین

 

السّلام ای همسر شیر خدا

مادر عبّاس، شمشیر خدا

زیر زبان

فریادها چو راه سفرها کشیده‌اند

شب‌ها کشیده‌اند، سحرها کشیده‌اند

 

سنگینی‌ام به قدر دو تا بوسه مانده است

وزن مرا نسیم سحرها کشیده‌اند

کوتاه سروده
هزاران تیر بود و مادر آمد

هزاران تیر برتن تا پرآمد

هزاران تیر بود و مادر آمد

 

مگر کم بود حجم تیر این سو

که غلطیدی و از آن سو در آمد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×