دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
چشم‌های کریم

بر ساحلی غریب، تویی با برادرت

در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت

چشم خشم ذوالفقاری، خاموش و بی قرار

توفان گر گرفتۀ صحرا، برادرت

کوتاه سروده
گل محمدی

یک سر تن بی سر است و یک سر گودال

کوهی شده از نیزه و خنجر گودال

 

اینجا همه تیغ‌ها معطر شده‌اند

افتاده گلی محمدی در گودال

کوتاه سروده
تمام ماجرا

می‌دید تو را و کربلا را می‌دید

می‌دید تو را و نیزه‌ها را می‌دید

 

هر وقت که لب‌های تو را می‌بوسید

انگار تمام ماجرا را می‌دید

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×