دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
صداى پاى محرم

هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا

کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا

 

ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو

گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا

لحظۀ دیدار

تن بى سر شده چون بی کس و بى یار شود

بازى دست اراذل سر بازار شود

 

ترسم این است بلایى که سر من‌ آمد

بین گودال سر جسم تو تکرار شود

 

کوفه میا

کوهى ز درد بر سر شانه کشیده‌ام

گشتم ولى براى تو یارى ندیده‌ام

 

ذکر قنوت‌هاى نمازم عوض شده

کوفه میاست، ذکر سحر تا سپیده‌ام

به فدای پر قنداق علی اصغر تو

هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو

به فدای پر قنداق علی اصغر تو

 

حاضرم بر سر بازار به خیرات روم

ننشیند پر خاکی به سر خواهر تو

 

بهار محرم

محرم آمده شکر خدا کنیم همه

به گریه محشر کبرى به پا کنیم همه

 

به شکر اینکه رسیدیم به عزاى حسین

ز سینه عقدۀ یک ساله وا کنیم همه

شیرازۀ خون

عاشق غمزده را یاد تو جانان کافیست

سینۀ سوخته را نالۀ سوزان کافیست

 

بهر راضى شدن مادر زارت زهرا

لحظه‌اى زمزمۀ ذکر حسین جان کافیست

راهیان کرببلا

صد شکر می‌کنم که گرفتار تو شدم

منت نهاده اى و عزادار تو شدم

 

احرام عشق بسته به میقات آمدم

حیران کوى وصل به دیدار تو شدم

دلتنگ اربعین

پیچیده باز هرقدم آهنگ اربعین

موکب به موکب است جهان رنگ اربعین

 

ویزا و کوله پشتی‌ام آماده کرده‌ام

بسکه شدم هوایی و دلتنگ اربعین

 

شعله افتاد به گلزار

دختر فاطمه! بازار! خدارحم کند

چادر پاره و انظار، خدا رحم کند

 

ما که از کوچه فقط خاطرۀ بد داریم

شود‌ این  حادثه تکرار خدا رحم کند

اربعین

اربعین ای کاش میلیون‌ها نفر

با لباس مشکی و چشمان تر

 

با ظهور مهدی صاحب زمان

همچونان سیلی خروشان، بی امان

 

او جلوۀ ربانی شب‌های قدر است

امشب شب سقایی یعسوب دین است

پیمانه‌ها دست‌ امیرالمؤمنین است

 

بر تشنه کامان حرم سقاست حیدر

بر حضرت زهرا قسم آقاست حیدر

عجیب یاد تو و داغ کوچه را کردم

میان قبلۀ محراب ناله‌ها کردم

به هر قنوت برای همه دعا کردم

 

برای اینکه به وصل حبیبه‌ام برسم

به قلب سوخته هر شب خداخدا کردم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×