دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
گلاب

چگونه تو خوش‌قدّ و بالا شدی

به یک لحظه اینقدر زیبا شدی

 

مکش اینقدر پا به روی زمین

مکش پا که هم‌قدّ طوبا شدی

چند وقت

آمدی چشم فراقم روشن

قدمت بر سر چشمم بابا

از سر نیزه رسیدی بنشین

تا بیارم کمی مرهم بابا

ایاک نستعین

هی خیس می‌شویم و عطشناک می‌رویم

ما تشنگان به چشمۀ افلاک می‌رویم

 

ناپاک و پاک، هر چه که هستیم و بوده‌ایم

اینجا که آمدیم همه پاک می‌رویم

 

برگۀ عبور

ماهی سرخ تنگ بلور محرمیم!

ما صید عاشقانۀ تور محرمیم

 

با گریه بر شما به خدا بانمک‌تریم

تا صاحب دو چشمۀ شور محرمیم

اشک مرا بریز که مرهم کنی مرا

آماده می‌شوم که فراهم کنی مرا خرج عزای ماه محرم کنی مرا

 

آشفته‌ام، به سینه‌زدن عادتم بده تا در صفوف نوحه منظّم کنی مرا

حسینیۀ خدا

از عرش از میان حسینیۀ خدا آمد صدای نالۀ «حیّ علی العزاء»

 

جمع ملائکه همه گریان شدند و بعد 

گفتند تسلیت همه بر ساحت خدا

به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان
به اذن مشک و علم

سلام ماه مبارک، سلام ماه خدا

سلام ماه پذیرایی خدا از ما

 

سلام شهر طهورای ساکنان زمین

سلام چشمۀ تنزیه عالم بالا

به مناسبت ولادت امام زمان (عج)
می‌رسی ولی تشنه مثل روز عاشورا

مثل یک سحر امشب سامرا چه غوغا شد

بین خانۀ نرگس آفتاب پیدا شد

 

تا که پلک زد چشمش گل به شوق او وا شد

یک نفس کشید و بعد، دم به دم مسیحا شد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×