این نوشتار بر آن است تا با نگاهی به جایگاه و اهمیت حب و بغض در اسلام، تأمّلی در یک حدیث نبوی در مورد فضیلت حضرت امام حسین (ع) کرده و به برخی از سخنان ابن تیمیه (پایهگذار افکار وهابیت) در مورد حرکت امام حسین (ع) اشاره کند.
حب و بغض، اساس ایمان:
اصولاً تمام رفتار و عمل انسان بر اساس حب و بغض است و این حب و بغض بعد از شناخت حاصل میشود. یعنی بعد از آنکه انسان فایده و فضیلت و برتری چیزی را شناخت، نسبت به آن علاقهمند میشود. در مقابل نیز اگر مشخص شود چیزی برای انسان زیانآور و پست و بیارزش است، نسبت به آن کراهت پیدا میکند. این حب و بغض با شناخت رابطهای مستقیم دارد. هرچه شدت و درجه این شناخت بالاتر باشد، شدت و درجه حب و بغض هم بالاتر است.
ازآنجا که خداوند متعال و بیهمتا که هیچ شبه و مانندی ندارد و با هیچ موجودی قابل مقایسه نیست، برترین موجود است، بالاترین درجه محبت متعلق به او است. یعنی خداوند متعال، اوّلیت و اولویت در دوستی دارد و تبع آن، آنچه مورد رضایت او باشد. قرآن کریم در خصوص این حقیقت میفرماید:
«و برخی از مردم، در برابر خدا، همانندهایی (برای او) برمیگزینند و آنها را چون دوستی خدا، دوست میدارند ولی کسانی که ایمان آوردهاند، به خدا محبت بیشتری دارند (شدیدترین و بالاترین درجه محبتشان نسبت به خداوند متعال است)»[1]
از این رو، این دوستی اساس ایمان است و بر اساس منطق قرآن اگر انسان این اولویت را رعایت نکند، به سختی میتوان او را در زمره مؤمنان حقیقی دانست:
مسلم است که محبت صادقانه و حقیقی نشانهای دارد و نشانهی آن، حرکت در مسیر رضای محبوب و عمل به خواست اوست. به تعبیری محب باید طوری حرکت کند و عمل نماید که مورد توجّه محبوب قرار گیرد
«بگو: اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گرد آورده اید و تجارتی که از کسادش بیمناکید و سراهایی را که خوش میدارید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وی دوست داشتنیتر است، پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در] آورد. و خداوند گروه فاسقان را راهنمایی نمیکند.»[2]
مسلم است که محبت صادقانه و حقیقی نشانهای دارد و نشانهی آن، حرکت در مسیر رضای محبوب و عمل به خواست اوست. به تعبیری محب باید طوری حرکت کند و عمل نماید که مورد توجّه محبوب قرار گیرد و محبوب هم او را دوست داشته باشد. بنابراین باید دید چگونه میشود که خداوند رحمان ما را دوست داشته باشد. قرآن به این پرسش حیاتی اینگونه پاسخ میدهد:
«بگو:اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزندهای مهربان است.»[3]
اطاعت از رسول خدا (ص) حرکت در مسیر رضایت خداوند است. قرآن کریم در آیات بسیاری به این مهم تصریح مینماید. از جمله: «آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید) و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید و از (مخالفت) خدا بپرهیزید که کیفر خداوند شدید است.»[4]
البته همان طور که اشاره شد محبت و مودّت زمانی صادق است که محب از محبوبش اطاعت کند. هیچ انسان عاقلی نمیتواند بپذیرد که کسی نسبت به کسی ادّعای محبت کند، اما در عمل خلاف میل و رضایت محبوبش حرکت نماید
این بیان، مبین این حقیقت است که هر اندازه انسان بیشتر و دقیقتر در اجرای فرمانهای رسول خدا (ص) کوشا باشد، حضرت حقّ را بیشتر بندگی کرده و بیشتر مورد رضایت او قرار میگیرد.
از جمله اوامر رسول خدا (ص) که از اهمیت و جایگاه بسیار والایی برخوردار است و بر اساس دستور الهی به مردم ابلاغ گردید، محبت و مودّت اهلبیت ایشان هست «بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم (اهلبیتم)»[5]و[6]
البته همان طور که اشاره شد محبت و مودّت زمانی صادق است که محب از محبوبش اطاعت کند. هیچ انسان عاقلی نمیتواند بپذیرد که کسی نسبت به کسی ادّعای محبت کند، اما در عمل خلاف میل و رضایت محبوبش حرکت نماید.
نتیجه دیگری که از تأمّل در این حدیث حاصل میشود این است که دشمن حسین (ع) مورد غضب خداوند است و مسلم است که این دشمنی در تمام مراتب آن (قول و فعل و عقیده) قابل بحث هست
دقت در فرمایش نبوی:
رسول خدا (ص) در بیانی فرمودند:
«حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَینٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَینا حسین سبط من الأسباط؛ حسین از من است و من از حسینم؛ کسی که حسین (ع) را دوست بدارد، خدا او را دوست میدارد؛ حسین (ع) بزرگی از بزرگان (در خیر و نیکی) است.»[7]
این حدیث را بسیاری از بزرگان عامه در کتابهای خود نقل کردهاند.[8] رسول خدا (ص) با این فرمایش حسین (ع) را از وجود خود معرفی کرده است. بدین ترتیب، تمام گفتار و کردار سبط پیامبر، مورد تأیید رسول خدا (ص) است و از حسین (ع) قول و فعلی خلاف رضایت پیامبر (ص) صادر نمیشود. لازم به توجه است که اینگونه است که خداوند متعال دوستدار حسین (ع) را دوست دارد.
نتیجه دیگری که از تأمّل در این حدیث حاصل میشود این است که دشمن حسین (ع) مورد غضب خداوند است و مسلم است که این دشمنی در تمام مراتب آن (قول و فعل و عقیده) قابل بحث هست.
بدیهی است که صرف ادعای دوستی امام حسین (ع) نمیتواند فایده بخش باشد. زیرا همان طور که ذکر شد، شرط صدق در دوستی، حرکت در رضای محبوب در تمام مراتب آن است.
پس بر اساس این فرمایش پیامبر خدا (ص)، بر هر مسلمانی که خود را پیرو قرآن و سنت نبوی میداند، واجب است تا نسبت به حسین بن علی (ع) محبت و مودّت داشته و در گفتار و کردارش این محبت را آشکار سازد تا بدین ترتیب، محبوب خداوند رحمان قرار گیرد. از سویی هر گونه دشمنی با سبط پیامبر (ص) که مسلماً ناشی از بغض است، باعث خشم خداوند متعال و آزردن آخرین فرستاده الهی میشود.
کلام آخر
به تصریح آیات قرآن، لازمه مؤمن بودن، داشتن حب و بغض بر اساس فرمانهای الهی است. در نتیجه، محبت و مودّت اهلبیت نبوی نیز واجب و از دستورات بسیار مهم خداوند است. رسول خدا نیز بر لزوم دوست داشتن خاندانش از جمله امام حسین (ع) بسیار تأکید ورزیدهاند:
«حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَینٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَینا حسین سبط من الأسباط »
اما مسلم است که دوستی با حسین (ع) باید در عقیده و کلام و عمل آشکار شود تا انسان محبوب خداوند قرار گیرد. هرچند کلام برخی بزرگان فرق اسلامی، انسان را به تأمّل و تأسف وامیدارد.