1-مقدمه
تراژدی عاشورا اگرچه در محیطی عربی اتفاق افتاد و قهرمانان آن شخصیتهای عربی هستند اما امام حسین (ع) شخصیتی فراملیتی است. شهادت و مصائب مربوط به آن حضرت، احساسات و عواطف شاعران را برانگیخته و از آغاز تاکنون در ادبیات ملل مختلف و به ویژه در ادوار گوناگون ادبیات عربی انعکاس یافته است. شعر حسینی با اندوه و درد از یک سو و خروش نهفته در خود از سوی دیگر، توانسته است جایگاهی والا و ارزشمند در شعر عربی به خود اختصاص دهد. شاعران شیعه توانستهاند با اشعار خود روح حماسی و اهداف سیاسی و اجتماعی حادثه کربلا را در دورههای مختلف ملموس و محسوس سازند. از جمله شاعران شیعه مذهب که در مورد واقعه جانگداز کربلا شعر سرودهاند شریف مرتضی است. شریف مرتضی شاعر عقیده است. رثاء بیشتر اشعار وی را دربرمیگیرد. بیشتر سوگ سرودههای وی در رثای امام حسین (ع) است. این اشعار در مجموع 696 بیت در قالب 14 قصیده و در بحور رمل، وافر، طویل، سریع، کامل، بسیط و خفیف سروده شده است.
1-1 سوالات اصلی:
1-در منظومه فکری شریف مرتضی، امام حسین (ع) سمبل چه مؤلفههایی است؟
2- ویژگیهایی که سید مرتضی برای حضرت قائل است فردی است یا اجتماعی؟
3- فراوانی و تنوع این ویژگیها از نظرگاه آمار تحلیلی و توصیفی چگونه است؟
1-2 روش کار:
شیوه کار به صورت توصیفی- تحلیلی است؛ بدین معنا که ابتدا فیشبرداری و جمعآوری مطالب و سپس دستهبندی آنها براساس موضوع مقاله و بعد نوشتن آن با سعی در رعایت صحت در انتقال مطالب همراه با ارجاعات درست انجام گرفته است. ترتیب نوشتار بدین قرار است: زندگی، آثار، تعریف رثا، اقسام آن، مرثیه سرایی نزد شریف مرتضی و تحلیل آن، نمودار ستونی و دایرهای خصوصیات فردی و اجتماعی امام حسین در شعر سید مرتضی، تصویر عاطفی شخصیت امام (ع) در این اشعار، نتیجهگیری، کتابنامه و در نهایت چکیده انگلیسی.
1-3 پیشینه تحقیق:
تاکنون درباره اشعار عاشورایی کارهای زیادی انجام شده است. از جمله کتاب «امام حسین در شعر معاصر عربی» خانم دکتر انسیه خزعلی، انتشارات امیرکبیر، 1383 ش؛ و نیز کتاب «عاشورا در آیینه شعر معاصر» خانم دکتر نرگس انصاری، نشر مجتمع فرهنگی عاشورا، 1390 ش؛ و نیز مقالهای از وی در مجله ادبیات تطبیقی کرمان، شماره سوم سال دوم، زمستان 1389 ش؛ و همچنین مقالهای از خانم دکتر معصومه شبستری و صابره سیاوشی تحت عنوان «امام حسین در شعر شریف رضی» که در مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، شماره 186-3 دوره 59 تابستان 1387 به چاپ رسیده است، هرچند همه این پژوهشها با محوریت امام حسین (ع) و اشعار عاشورایی شاعران گوناگون انجام پذیرفته است، اما هیچ یک به جایگاه امام (ع) در شعر شریف مرتضی نپرداختهاند. شاید سببش این باشد که سید مرتضی بیشتر به عنوان یک فقیه طراز اول و بنیانگذار فقه شیعی شناخته شده تا یک شاعر مشهور. نویسندگان در این جستار به دنبال رونمایی ،هرچند اندکی از این سرمایه مهجور ادبی هستند که با دربر داشتن بیست هزار بیت جای پژوهش و کار فراوان دارد.
2- زندگانی:
شریف مرتضی علی بن شریف، احمد بن حسین بن موسی الأبرش بن محمد بن الأعرج بن موسی بن إبراهیم بن المرتضی بن موسی الکاظم (ع) بن جعفر الصادق بن محمد باقر بن علی زینالعابدین بن حسین بن علی بن ابیطالب (ع) است. (الثعالبی، 1377 هـ، ج3، ص155). وی در محله باب المحمول از توابع کرخ در بغداد به سال 355هـ/ 996م. –چهار سال پیش از برادرش سیدرضی دیده به جهان گشود. از همان کودکی آثار نبوغ و برازندگی بر پیشانیاش هویدا بود (ابن جوزی، 1357 هـ، ج7، ص 118). او از خاندانی اصیل و از سادات هاشمی و آل ابیطالب است نسبت پدرش با پنج واسطه به موسی بن جعفر (ع) امام هفتم شیعیان امامی میرسد. مادرش نیز از نوادگان امام سجاد (ع) است. (جعفری، 1378، ص 22) پدر او مورد احترام علویان عراق بود و از روزگاران دور نقابت طالبیان، امیری حج را برعهده داشت (الثعالبی، 1377، ج3، ص 155). وی به القاب سید، شریف، مرتضی، ذیالمجدین، علم الهدی و علامه المفسرین معروف است (خوانساری، 1356، ص 383). شریف مرتضی به زهد تمایل داشت اما در مذهب خود افراطگرا نبود و در آرای فقهی به ادلّه عقلی روی میآورد و به کتاب خدا و سنت پیامبر استناد میکرد (دوانی، 1359، ص 19). او نیز همچون برادر، مناصب بسیاری را تجربه کرد اما بر خلاف وی به خلافت و مشاغل حکومتی طمع نمیورزید. شریف مرتضی دارای تألیفات بسیاری در فقه، اصول، کلام، تفسیر، ادب و شعر است که بیشتر آنها از میان رفته است. مشهورترین تالیفات باقی مانده از وی به شرح زیر است:
1.أمالی المرتضی (دررالقلائد و غررالفوائد)
2. إنقاذ البشر من القضاء و القدر
3. کتاب الطیف و الخیال یا طیف الخیال
4. تفسیر قصیده سید حمیری معروف به القصیده المذهبه
5. کتاب التنزیه
6. الشافی فی الإمامه
7. الذریعه فی اصول الفقه
8. الشهاب فی الشیب والشباب
9. مسائل الناصریات
10. المسائل الموصلیه
11. المسائل الطرابلسیه
12. تفسیر سوره حمد و تفسیر 125 آیه از سوره بقره (الأمین، 1403، ج8، ص 219)
13. دیوان شعر مشتمل بر بیست هزار بیت
شریف مرتضی بیشتر یک فقیه است تا شاعر و جنبه فقهی و دینی آثارش از بعد ادبی آن وزینتر و پررنگتر است. سرانجام این دانشمند کمنظیر که به اعتراف همه نویسندگان شیعه و سنی یگانه روزگار خود بود در سال 436 هجری در سن هشتاد سالگی در بغداد دار فانی را وداع گفت؛ ابتدا در خانهاش به خاک سپرده شد. سپس به کربلا منتقل شد و در جوار نیاکان و برادرش سید رضی و جدش ابراهیم بن موسی بن جعفر (ع) مدفون شد.
3- واژهشناسی رثاء:
رثاء: از ماده «رَثَیَ» و یا «رَثَوَ» گرفته شده و مصادر گوناگونی دارد که از آن جمله است: «مَرثاه، مَرثیه، رِثایه ورَثو». این واژه در لغت به معنای گریه و زاری بر مرده و همچنین ذکر خوبیها و صفات پسندیده اوست (ابن منظور، 1955، ص 149 و ر.ک: الجوهری الفارابی، 1999، ج5، ص 1876؛ الزبیدی، 2002، ج1، ص 123). و همچنین ذکر نیکیها و بزرگواریهای شخص درگذشته و اظهار ضعف و بیقراری از فقدان میت و بزرگداشت مصیبتهای اوست (الهاشمی، 1943، ص 57). رافعی در کتاب «تاریخ ادبیات عرب» در مورد رثاء میگوید: رثاء ذکری است که نشان میدهد شخصی مرده است و معمولاً اموری چون اندوه، حسرت و تأسف همراه با ذکر صفات و حالت گریه و زاری را بیان میکند (الرافعی، 2005، ص 72). قیروانی در کتاب «العمده» میگوید: تفاوت میان رثاء و مدح این است که در رثاء هنری به آن اضافه میشود تا مشخص شود منظور و مقصود سراینده شعر، شخص درگذشته است (القیروانی، 1981، ج2، ص 146). اعتقاد برخی بر آن است که اندوه و تأثر بر گذشته و مجد و شکوه از دست رفته و نیز آثار ویران و شهرهای مخروبه نیز از جمله رثاست. پس سوگ سعدی بر ویرانی بغداد نیز نوعی مرثیه است. دکتر زرینکوب حبسیات را نیز زیرمجموعه رثاء میداند (زرینکوب، 1371، ص 155).
3-1 اقسام رثاء:
رثاء اقسام گوناگونی دارد. در یک تقسیم بندی اقسام رثاء به این قرار است:
-مراثی درباری: در اظهار تأسف از مرگ سلطان، وزیر و...
- مراثی شخصی: در سوگ اعضای خانواده، یاران و دوستان.
- مراثی فلسفی: در کوتاهی عمر، بیوفایی دنیا و پایان ناگوار زندگی.
- مراثی داستانی: سوگ شخصیتهای داستانی مثل سیاوش در شاهنامه.
- مراثی مذهبی: همانند رثای امام حسین و دیگر اعضای خاندان پیامبر.
(مردانی، 1381، صص 48 تا 51 با تلخیص و تصرف)
مرثیههای مذهبی در رثای بزرگان دینی سروده میشوند که در ادبیات اسلامی-شیعی حجم عظیمی از آنها به شهادت حسین بن علی (ع) اختصاص دارد که به «مرثیههای عاشورایی» شهره است. تاریخ در سوگ هیچ انسانی از آدم تا خاتم، به اندازه شهادت حسین (ع) مرثیه ندیده است. این شعر بدون هیچ چشمداشتی به صله یا جایزه سروده میشود از این رو «شاید بتوانیم این شعر را شعر احساس و حقیقت بنامیم، احساسی که حاصل غلیان درونی است. شاعر عاشورایی در نقش یک «دراماتولوژیک» ایفای نقش میکند با این تفاوت که شخصیتهای او شخصیتهای حقیقی و مذهبی هستند» (آذر، 1381، ص 28). رثای شیعی گاه از حیث محتوا و مضامین و آهنگها، گاه به سبب انگیزهها و مقاصد، و زمانی به جهت سرگذشتهای تاریخی و نحوه برخورد حکومتها با آن، ویژگی خاصی به خود میگیرد (کرمی، 1389، ص 17).
3-2 مرثیه سرایی شریف مرتضی
با نگاهی گذرا به جریان سوگ سرایی در شعر سید مرتضی میتوان اقسام زیر را برای آن برشمرد:
- مراثی تقلیدی به پیروی از عصر جاهلی.
- مراثی فلسفی در بیان گذرا بودن عمر و بیارزشی دنیای فانی.
- مراثی مذهبی در رثای امام حسین (ع) و یارانش.
- مراثی فکری و مکتبی: در سوگ همفکران شاعر همچون: نقیب العباسیین احمد بن علی الکاتب، محمد بن علی الزینبی و برخی علویان مثل الأقساسی العلوی، ابن شجاع الصوفی و شیخ مفید.
- مراثی خانوادگی که از آن جمله است: رثای برادرش شریف رضی، داییش احمد بن حسن الناصر و نیز دختر، خواهر و پسر عمویش.
- مراثی سیاسی که بیشترین میزان آن متعلق به خلیفه عباسی القادر بالله و پس از او بهاءالدوله، شرفالدوله، الملک قوامالدین، وزیر مجدالدین و... است.
وصف احوال درونی شاعر در بیشترین مرثیههای مذهبی شریف مرتضی سخن از اشک و آه است. این اشک گاه خونین است و گاه بارانی است که بر آتش درون شاعر میبارد و ظلم یزید و همراهانش در قیام عاشورا را به تصویر میکشد. شاعر از هر فرصتی برای ابراز حزن و اندوه خود بهره میگیرد و معمولاً با استفاده از صنعت تشخیص روز عاشورا را مخاطب قرار داده و او را ملامت و سرزنش میکند و آنچه بر اهل بیت (ع) وارد آمده است را مویه کنان بیان میکند:
یا یومَ عاشورَ کم طأطأتَ من بصر بعد السموّ و کم أذلَلتَ مِن جِید / (دیوان، ج1، ص 437)
-هان ای روز عاشورا چه بسیار چشمانی را که در آغاز به بلندیها مینگریستند، به زیر افکندی. و چه بسیار گردنها که افراشته بودند، خوار و ذلیل نمودی.
یا یومَ عاشورَ کم أطردتَ لی أملاً قد کان قبلک عندی غیرَ مطرودِ (همان، ص 437)
- چه بسیار از آرزوهایم را که آن روزها قبل از تو (روز عاشورا) برایم مهیا و قابل دسترسی بود، نابود گردانیدی.
یا یومُ أیُّ شجیً بمثلک ذاقَه عُصَبُ الرّسولِ و صفوهُ الرحمنِ
(دیوان، ج2، ص 560)
- هان ای روز عاشورا! خاندان پیامبر و برگزیدگان پروردگار چه مصیبتی را به سان مصیبت تو چشیدند.
او علاوه بر بازسازی صحنههای کارزار کربلا در برابر دیدگان مخاطب، به هجو ستمگران و رسوایی ایشان و افشای ماهیت آنان میپردازد. شاعر، آنها را ستمگران ترسویی میداند که تا هنگامی که قدرت ندارند به آشتی و صلح دروغین تن میدهند و مادام که قدرت یابند آتش جنگ را برمیافروزند.
لعن اللهُ رجالاً أترَعوا الدنیا غُصوبا
سالَموا عجزاً فلمّا قدروا شنّوا الحروبا / (دیوان، ج1، ص 214 و 215)
- خداوند لعنت فرستد مردانی را که دنیا را پر از زور و تجاوز نمودند. -ایشان از روی ناتوانی دست به مسالمت و آشتی میزنند و آن هنگام که قدرت یابند، آتش جنگ را بر میافروزند.
شاعر، قاتلان فرزند پیامبر را این گونه نفرین میکند:
و لا عرفت رؤسُکُمُ ارتفاعاً و لا ألِفَت قُلوبُکُم اغتباطا
و لا غفر الإلهُ لکم ذنوباً و لا جُزتم هنالِکُمُ الصِّراطا / (دیوان، ج2، ص 38)
- امید که هیچگاه سربلندی نیابید و دلهایتان به شادمانی خوگر نشود.
- و خداوند گناهان شما را نبخشاید و نتوانید از پل صراط به سلامت بگذرید. کینه این افراد با گذشت چندین قرن از حادثه کربلا نهتنها در وجود شاعر به خاموشی نگراییده است بلکه روزبهروز شعلهورتر میشود به گونهای که آتش انتقام را در دل میپرورد و آنها را به انتقام و خونخواهی تهدید میکند:
و ظننتُمُ طولَ المدی یَمحو القلوبَ من التِراتِ
هیهاتَ إنَّ الضِّغنَ تو قِدُهُ اللَیالی بالغَداهِ
لا تأمنوا غَضَّ النَّوا ظر مِن قلوبٍ مُرصِداتِ
إنَّ السّیوفَ المُعرَیا تِ من السّیوف المُغمَداتِ / (دیوان، ج1، ص 293)
- آیا گمان میکردید که گذر زمان قلبها را از خونخواهی پاک میکند؟
- هرگز این گونه نیست. حوادث و جنگها، بامدادان آتش کینه را بر میافروزند.
- شما از چشمزخم صاحبان دلهایی که در کمین شما هستند در امان نخواهید بود.
- شمشیرهای آخته از شمشیرهای در نیام، بیرون میآیند.
او آینده را از آن دوستداران حسین (ع) میداند و نابودی قاتلان او را پیشبینی کرده و میگوید:
حتّی یَعود الحقُّ یَقـ ـظاناً لنا بعد السِّناتِ
و لکم أتی من فُرجَهٍ قد کان یُحسِبُ غیر آتٍ / (همان، ص 294)
- تا اینکه پس از گذر سالیان حق بیدار میشود.
- و روزگارانی بر شما فرا میرسد، که گمان میرفت هیچگاه بر شما سپری نشود.
و نیز در جای دیگری میگوید:
فیرجع الحقّ إلی أهله و یُقبِلُ الأمر الّذی أدبرا / (همان، ص 489)
- حق به صاحبان آن باز میگردد و امری که سپری شده بود باز میگردد.
او به سرزنش مردم آن روزگار و انتقاد از ایشان به سبب عافیت طلبی و ساحل نشینی از طوفان کربلا و عدم یاری امام زمان پرداخته و بیان میدارد:
و لا انتاشَهُم عند المکارِه مُنهضٌ و لا مسّهم یوم البلاءِ جزاءُ / (همان، ص 160)
- به هنگام سختیها (حوادث کربلا) با بیاعتنایی از کنار حوادث میگذرند و در روز قیامت نیز پاداشی به آنها نمیرسد.
و نیز میگوید:
و غرّکم بالجهل إمهالُکم و إنّما اغترّ الّذی غُرِّرا / (همان، ص 488)
- درنگ شما که از روی نادانی بود شما را فریفت و شخص خام و بیدقت فریب میخورد.
سید مرتضی در مراثی خود در هر فرصتی به گریستن و گریاندن مخاطب میپردازد.
فما لک منّی الیومَ إلّا تَلَهُّفٌ و ما لک إلّا زَفرهٌ و بُکاءُ
و هل لِیَ سُلوانٌ و آلُ مُحمّدٍ شریدُهُمُ ما حان منه ثَواءُ / (همان، ص 159)
- امروز من برای تو چیزی جز اندوه و حسرت ندارم و کار تو نیز تنها گریه و آه است.
- آیا میتوانم آسوده باشم در حالی که آوارگان خاندان پیامبر هنوز در جایی سکنا نگزیدهاند. (هماره تحت تعقیب و آزارند.)
نوحوا علیه فهذا یومُ مصرعِهِ و عدّدوا إنَّها أیّامُ تعدیدِ
فلِی دُموعٌ تُبارِی القَطرَ واکِفهٌ جادت و إن لم أقل یا أدمعی جودی / (همان، ص 439)
- بر حسین بگریید چرا که امروز روز کشته شدن اوست و مناقب او را ذکر کنید چون امروز روز برشمردن نیکیهای اوست.
- مرا اشکهایی ریزان است که بر باران برتری میجوید و اگر هم به آنها نگویم که جاری شوید، خود به خود فرو میریزند.
بکیتُها من أدمُعٍ لو أبَت بکیتُها واقعهً من دمِ / (دیوان، ج2، ص 482)
بر حادثه جانسوز عاشورا اشکهایی ریختم که اگر روزی این اشکهایم تمام شود، خون خواهم گریست.
حتی دیدن آب هم داغ سید را تازه و اشکهای او را بر گونه روان میسازد:
أاُسقی نمیراَ لماءِ ثمَّ یَلَذُّ لی و دورُکُمُ آلَ الرسولِ خلاءُ / (دیوان، ج1، ص 159)
آیا من آب گوارا بنوشم و آن آب در نظر من لذتبخش باشد در حالی که ای خاندان پیامبر خانههای شما خالی از سکنه است؟
این اشک روان سیلابی از خون دل است که بر گونههای او جاری میشود:
فلیس دُموعی من جُفونی و إنّما تقاطَرنَ من قلبی فهنَّ دماءُ / (همان، ص 160)
این اشکها از دیدگان جاری نمیشود بلکه این اشکها خونی است که از قلب من جریان مییابد. اما او تنها در پی اشک و آه و سبک کردن غم خویشتن و دیگر شیعیان نیست. این گریه هدفدار و آمیخته با اندیشه و تفکر است. همان تفکری که ارزش آن والاتر از هفتاد سال عبادت است.
بر اساس همین فرهنگ است که گریه بیشتر برای شهیدان توصیه شده؛ آن هم برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره ایشان در طول زمان (جنتیفر، 1385، ص 33).
4- شخصیت نمادین امام حسین (ع) در شعر شریف مرتضی:
اگر بخواهیم به بررسی خصوصیات امام حسین (ع) در شعر شریف مرتضی بپردازیم باید نخست این خصوصیات را بررسی کرده و آنها را به دو گروه فردی و اجتماعی تقسیم کنیم.
شخصیت امام حسین (ع) از دیدگاه شاعران گوناگون نماد اموری متفاوت است. این نمادها را میتوان به دو دسته فردی و اجتماعی تقسیم کرد.
از جمله نمادهای مزبور که در ادبیات بکایی و در عین حال حماسی شریف مرتضی نمود پیدا کرده است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
4-1 نمادهای فردی: ظلم ستیزی، شجاعت، مظلومیت، تنهایی، غربت، ادب، تشنگی، صبر و استقامت.
4-2 نمادهای اجتماعی: حماسه، ایثار، دستگیری، هدایتگری، رهبری و امامت، فداکاری، عشق، نجات بخشی.
که البته مظلومیت خود شامل چندین زیرشاخه میشود که از آن جمله است: غربت، تنهایی و بیکسی، تشنهلبی، حزن و اندوه و محرومیت از حقوق خود.
در ادامه به برخی از این موارد میپردازیم:
4-1-1 ظلم ستیزی و إبا: ظلم ستیزی و إبا از بارزترین نمادهای قیام امام (ع) است. ادبا و اندیشمندان تاریخ از عصر عاشورا تا کنون در برابر سازش ناپذیری و استقامت امام (ع) کرنش کردهاند و برخی شخصیت حضرت را نماد زیر بار نرفتن و إبا دانستهاند (خزعلی، 1383، ص 130).
شریف مرتضی در این باره میگوید:
عافوا القرارَ و لیس غیرُ قرارهم أو بردِهم موتاً بحدّ طعانِ / (دیوان، ج2، ص 560)
ترجمه: تصمیم قاطع گرفته بودند که جز با ضربه سر نیزه و در میدان کارزار –در راه خدا- نمیرند.
أوَ ما رأیتَ قِراعَهم و دفاعَهم؟ قدماً و قد أعروا من الأعوانِ / همانجا
ترجمه: آیا تو جنگاوری و ظلم ستزی آنها را ندیدی؟ در حالی که یارانشان از گرد آنها پراکنده شده بودند و در جایی دیگر درباره مقاومت در برابر ظلم میگوید:
و دعونا فرأوا منّا علی العبد مجیبا / (دیوان، ج1، ص 215)
- ایشان ما را به دادخواهی فرا خواندند و دیدند که ما با وجود دوری و فاصله زیاد به یاری ایشان شتافتیم.
4-1-2 شجاعت: شجاعت و دلاوری یکی دیگر از فضایل و محاسن امام (ع) است که شریف مرتضی در بیان این ویژگی، میگوید:
متزاحمین علی الرّدی فی موقفٍ حُشِیَ الظُبی و أسنّه المُرّانِ
ما إن به إلّا الشُّجاعُ و طائرٌ عنه حذار الموت کلُ جبانِ / (دیوان، ج2، ص 561)
ترجمه: آن بزرگمردان در آن موقعیت که مالامال از تیغ شمشیر و سرنیزههای چالاک و جهنده بود برای جنگیدن و کشته شدن به صف ایستاده بودند و مشتاقانه به سوی مرگ میرفتند. و کسی جز دلیرمرد توان این کار را ندارد و انسان ترسو به جهت ترس از مرگ از آن میگریزد.
4-1-3 مظلومیت امام حسین که خود به مواردی از جمله: تنهایی، بیکسی، تشنهلبی، حزن و اندوه و محرومیت از حق تقسیم میشود.
4-1-3-1 پرداختن به جنبه مظلومیت از شخصیت امام، همدردی و تالم مخاطب را برانگیخته و جنبه گریهآور و سوزناک شعر عاشورایی را بیشتر میکند. شریف مرتضی تشنگی و عطش امام را یکی از نشانههای مظلومیت ایشان دانسته است.
تُذادونَ عن ماءِ الفراتِ و کارعٌ به إبلٌ للغادرینَ و شاءُ/ (دیوان، ج1، ص 159)
- سید مرتضی خطاب به امام حسین و یارانش میگوید: از نوشیدن آب فرات باز داشته شدید در حالی که شتران و گوسفندان خیانت پیشگان از این آب مینوشند.
و همچنین:
جرّعتَهُم غُصصَ الرّدی حتّی ارتوَوا و لَذَعتَهُم بلواذِعِ النّیرانِ / (دیوان، ج2، ص 560)
ـ به جای آب، مرگ را بر این خاندان نوشانیدی تا اینکه سیراب گشتند و آنها را با لهیب آتش سوزاندی.
مُنِعوا الفراتَ و صُرّعوا مِن حولِهِ من تائِقٍ للوردِ أو ظمآنِ / (همانجا)
ایشان از آب گوارای فرات محروم گشتند و در حالی که تشنهلب و مشتاق نوشیدن آن آب بودند پیرامون آن به خاک غلتیدند.
اگرچه سید مرتضی و دیگر مردمانی که او از آنها سخن میگوید در زمان شهادت امام (ع) هنوز پا بر عرصه گیتی نگذاردهاند اما از نگاه او همه انسانهایی که در عرصه کربلا حضور نداشتهاند ، اعم از زنده و مرده، در ماجرای شهادت حسین (ع) درخور سرزنشاند. این اندیشه متعلق به مکتبی است که در ادبیات فارسی به آن مکتب واسوخت میگویند.
گاهی نیز شاعر از همین عطش امام (ع) و یارانش به عنوان بهانهای برای سرزنش خود و دیگران بهره میجوید
أاُسقی نمیرَ الماءِ ثمَّ یَلَذُّ لی و دورُکُم آلَ الرسولِ خَلاءُ؟ / (همان، ج1، ص 159)
آیا من آب گوارا بنوشم و آن آب در نظر من لذتبخش باشد در حالی که ای خاندان پیامبر خانههای شما خالی از سکنه است؟
4-1-3-2 شاعر در رثای خود، امام حسین (ع) را به انسانی بیکس و بییاور تشبیه میکند. در آنجا که پیکر پاک آنها طعمه ددان وحشی میشود:
و طَرحتَهُم بَدَداً بأجواز الفلا للذئبِ آونهً و لِلعقبانِ / (دیوان، ج2، ص 560)
ترجمه: تو پیکر آنان را در دل صحرا بر زمین پراکنده ساختی. گاهی گرگها و گاه عقابها پیکر آنها را میخوردند.
4-1-3-3 یکی دیگر از جنبههای مظلومیت امام حسین و خاندان پیامبر در نگاه شریف مرتضی مورد حسد بودن ایشان و پایمال گشتن حقوق آنها از سوی اشخاص بیانصاف است:
لو کان ینصفکم من لیس ینصفکم ألقی إلیکم مطیعاً بالمقالیدِ
حُسدتُم الفضلَ لم یُحرزه غیرکُمُ و الناس ما بین محرومٍ و محسودِ / (دیوان، ج1، ص 438)
- اگر آنان که درباره شما بیانصافی میکنند، به عدالت رفتار میکردند، زمام امور را به اختیار به شما میسپردند.
- شما به سبب برتریای که دیگران نتوانستهاند آن را به دست آورند مورد رشک و حسادتید. و انسانها دو گونهاند: یا از نعمتی بیبهرهاند و یا اگر بهرهمند هستند، مورد رشک و حسادتند.
4-1-3-4 صبر و بردباری: یکی از مظاهر شخصیت امام حسین (ع) صبر ایشان است. صبر و مقاومت در برابر لشکر بیشمار یزید و تن در ندادن به ذلت، صبر در برابر مصیبت یاران و عزیزان خود و همچنین صبر در برابر تشنگی. شریف مرتضی صبر و استقامت امام (ع) و یارانش را در برابر انحرافات فکری و رفتارهای ناشایست لشکر یزید، در قالب تابلویی زیبا اینگونه به تصویر میکشد:
و کلُّ کریمٍ لا یلمّ برِیبهٍ فإن سیمَ قولَ الفحش قال جمیلا / (دیوان، ج2، ص 313)
آنان انسانهای بزرگواری بودند که هیچگاه در راه آرمان خویش دچار تردید نشدند و اگر ناسزا و دشنامی نیز شنیدند با سخنانی نیکو و شایسته پاسخ گفتند.
خصوصیات اجتماعی نیز بخش دوم ویژگیهای شخصیتی ایشان است. که بارزترین آنها دستگیری، هدایت گری، رهبری، امامت و نجات بخشی است. برای نمونه بخشی از ابیات شاعر را میآوریم:
4-2-1 امام حسین نماد نجات بخشی: امام حسین (ع) همانند جد بزرگوارش مظهر نجات بخشی است و سید مرتضی در برخی ابیات به کوششهای پیامبر (ص) برای نجات بنیامیه از گمراهی به سوی هدایت اشاره کرده و آنان را به سبب جفایی که به فرزندش روا داشتهاند، سرزنش میکند:
و کم نِعَمٍ لجدِّهِمُ علیکم لقینَ بکم جُحوداً أو غِماطا
هُمُ أتکَوا مرافقَکم و أعطَوا جنوبَکُمُ النّمارقَ و النِّماطا / (همان، ص 37)
ترجمه: چه بسیار نعمتهایی که از طرف نیای او به شما رسید اما شما در پاسخ، از پیروی آنها سر باز زدید. آنان در همه حال تکیهگاه و یاری رسان شما بودند.
و در جایی دیگر نیز به این خاندان یادآوری میکند که تنها نجاتدهنده آنها پیامبر بوده است:
فقُل لبنی حربٍ و آلِ أُمیَّهٍ إذا کنتَ ترضی أن تکون قَؤولا:
سللتُم علی آلِ النبی سُیوفَه مُلِئنَ ثُلوماً فی الطُّلی و فلولا
و قُدتُم إلی مَن قادکم من ضلالکم و أخرجَکم من وادییه خیولا
و لم تعذروا إلّا بمن کان جدُّه إلیکم لتَحظَوا بالنَّجاهِ رسولا / (همان، ص 312)
ترجمه: اگر دوست داری یا اینکه مایل هستی به بنیحرب و آل امیه بگو: شما بودید که شمشیرهایتان را بر آل پیامبر آخته کردید، شمشیرهایی که از ضربات سنگین بر گردنهایشان کند یا شکسته شد. و بر روی کسی شمشیر کشیدید که راهنمای شما از گمراهیها و تاریکیها بود؛ کسی که شما را از سرزمینهای گمراهی رهایی بخشید.
چه نیرنگها و خدعهها به کسی که رودرروی شما ایستاد تا شما را از گمراهی نجات دهد نکردید همان کسی که نیایش به سوی شما فرستاده شد تا رهاییتان بخشد و نیز در جایی دیگر میگوید:
و کم نِعَمٍ لجدِّهِمُ علیکم لقین بکم جُحوداً أو غِماطا
هُمُ أتکَوا مرافقکم و أعطوا جنوبَکُمُ النّمارقَ و النّماطا
و هم سدّوا مخارِمکم و مدّوا علی شجراتِ دوحکمُ الّلیاطا / (همان، ص 37)
- چه بسیار نعمتهایی که از جانب نیای ایشان که بر گردن شماست که شما آنها را انکار کردید و یا ناسپاسی نمودید.
- ایشان زمینه آسایش شما را فراهم نمودند و هماره پشتیبان و حامی شما بودند.
- و ایشان نقاط ضعف شما را پوشش دادند و شما را در سایه حمایت خود جای دادند.
شاعر با یادآوری زندگی پیشین اعراب سرنوشت آنان را در صورت نبود محمد (ص) و خاندانش یادآور میشود:
لولا هُمُ کنتمُ لحماً لمُزدَرِدٍ أو خُلسهً لقصیر الباع مَعضودِ
أو کالسّقاءِ یبیساً غیر ذی بللٍ أو کالخباءِ سقیطاً غیرَ معمودِ
و لا شربتم بصفوٍ لا و لا عَلِقَت لکم بنانٌ بأزمانٍ أراغید / (دیوان، ج1، ص 439)
- اگر ایشان نبودند شما همچون پارهای گوشت برای فروبرنده آن بودید و یا مانند اموالی بودید که هر انسان ناتوانی میتوانست آن را برباید.
- یا همانند مشک آبی خشک و یا خیمهای بیستون و فروافتاده بودید.
- و هیچ گاه آبی گوارا نمینوشیدید و طعم راحتی و آسایش را نمیچشیدید.
4-2-2 امام حسین (ع) مظهر یاری رسانی و دستگیری است، شریف مرتضی با استناد به حدیثی از پیامبر آن را در قالب شعر آورده است:
ایشان فرمودند: «أهل بیتی أمانٌ لِأهلِ الأرض» (القندوزی، 1422، ج2، ص 474). /
و سید مرتضی اینگونه آن را به نظم آورده است:
أنتُمُ أمِنی لدَی الحشـ ـر إذا کنتُ نخیبا / (دیوان، ج1، ص 217)
شما به هنگام رستاخیز، آنگاه که من از هول و هراس قیامت لاغر و رنگپریدهام، موجب امنیت و آرامش خاطر من هستید.
او همانند دیگر شیعیان به شفاعت اهل بیت در قیامت امید دارد:
فإن یکن ذنبٌ فقولوا لمن شفّعکم فی العفو أن یَغفِرا / (همان، ص 489)
اگر گناهی وجود داشته باشد به کسانی که واسطه بخشش شما هستند بگویید که ما را ببخشایند.
4-2-3 شریف مرتضی در ابیاتی اهل بیت را مظهر امامت، رهبری و حجت خدا بر مردم معرفی میکند. در این ابیات نیز به روایاتی از خود اهل بیت (ع) استناد کرده است:
مهابطُ الأملاکِ أبیاتُهم و مستقرُ المنزلِ المحکمِ / (دیوان، ج2، ص 485)
ترجمه: خانههای ایشان محل فرودآمدن فرشتگان است و قرآن نازل شده که دارای آیات محکم است در خانههای ایشان استقرار یافته است.
این بیت اشاره به روایتی از امام علی (ع) دارد:
أنا شجره النبوه و مَوضع الرساله و مُختلف الملائکه و بیت الراحه (الکلینی، 1365، ج1، ص 221).
شاعر در جایی دیگر میگوید:
یا حُجَجَ اللهِ علی خلقِه و مَن بِهِم أبصَرَ من أبصَرا / (دیوان، ج1، ص 489)
- ای دلایل و براهین خداوند بر خلقش و ای کسانی که بصیرت به وسیله شما به خواهندگان آن داده میشود.
این بیت برگرفته از روایتی از امام باقر (ع) است که میفرمایند: نحنُ حججُ الله فی خلقهِ و نحنُ أئمَّهُ الهدی و نحنُ مصابیحُ الدجی و نحنُ منارُ الهدی (ابن بابویه، ج1، ص 205).
سید ستارگانی که به وسیله آنها راه را در تاریکی دنیا مییافته است مورد خطاب قرار داده و میگوید:
فیا أنجماً یَهدی إلی الله نورُها و إن حال عنها بالغبیّ غَباءُ / (دیوان، ج1، ص 159)
ای ستارگانی که نور آنها –مردم را- به سوی پروردگار هدایت میکند، حتی اگر انسانهای نادان بخواهند با حماقت خود این نور را خاموش کنند.
أنتُمُ کَشَّفتُمُ لی بالتّباشیر غیوبا همان، ص 217)
شما (اهل بیت) همچون روشنایی صبحدم، تاریکیها را برای من به نور تبدیل میکنید. و در جایی دیگر با استناد به حدیثی از امام رضا (ع)، اهل بیت (ع) را به خورشید و ماه تشبیه میکند که این تشبیه نمایشگر دستگیری و نجات بخشی و راهنمایی توسط اهل بیت (ع) است.
امام رضا (ع) میفرماید: الإمام کالشمسِ الطالعه المجلله نورها للعلم و الإمام هو البدر المنیر (القیومی الاصفهانی، 1379، ص 254). شریف مرتضی همین مفهوم را در قالب عبارات زیر بیان میکند:
فلقد طَوَین شموسَنا و بُدورَنا فی المشکلاتِ / (دیوان، ج1، ص 295)
ترجمه: قبور اهل بیت، خورشیدها و ماههای هدایت ما در مشکلات –امامان- را در خود جای دادهاند.
5- نمودار دایرهای خصوصیات فردی و اجتماعی امام حسین (ع):
5-1 روش تحلیل:
از آنجا که این جستار از لحاظ آماری جزء پژوهشهای کمی به شمار میآید؛ در تحلیل دادهها از روش تجزیه و تحلیل توصیفی که بهترین روش در پژوهشهای کمی است، استفاده شد؛ برای این کار ابتدا به بررسی دیوان شریف مرتضی از طریق شمارش ابیات دربرگیرنده خصوصیات فردی و اجتماعی امام (ع) پرداختیم. سپس از میان ویژگیهای مختلف، دادههایی در قالب دو بخش فردی و اجتماعی، طبقهبندی گردید. بعد از گردآوری دادهها و طبقهبندی از طریق نرمافزار excel اقدام به تجزیه و تحلیل آنها نموده و از طریق نمودار دایرهای فراوانی هر داده مشخص شد.
با توجه به این نمودار میتوان دریافت که ویژگیهای فردی امام حسین (ع) درصد بیشتری از شعر شریف مرتضی را به خود اختصاص داده است. همانطور که نمودار نشان میدهد نزدیک به 70% از این خصوصیات فردی و 30% دیگر به خصوصیات اجتماعی امام (ع) اشاره دارد. از بین خصوصیات فردی، مظلومیت و سپس شجاعت بیشترین درصد از شعر و نمودارها را تشکیل میدهد. البته آن دسته از اشعار رثایی شاعر که گریه بر آثار به جا مانده از اهل بیت (ع) و تحسر و اندوه بر مصیبتهای آنها را به خود اختصاص داده است، نمیتواند از خصوصیات فردی و اجتماعی امام (ع) به شمار آید از این رو از آوردن آنها در قالب نمودار صرف نظر کردهایم.
6- تصویر عاطفی شخصیت امام حسین در مراثی شریف مرتضی:
منظور از عاطفه، اندوه یا حالت حماسی یا اعجابی است که شاعر از رویداد حادثهای در خویش احساس میکند و از خواننده یا شنونده میخواهد که با وی در این احساس شرکت داشته باشد (شفیعی کدکنی، 1371، ص 24). این عاطفه میتواند عاطفه خشم، انتقام، اندوه، عشق، احترام، شور و حماسه و... باشد. اگر این عواطف را در سوگ سرودههای شاعر به دو دسته: 1- عاطفه سوگواری 2- عاطفه حماسی تقسیم کنیم در مییابیم که سید مرتضی به عنوان متفکری بزرگ و شخصیتی که مکتب فکری او یکی از پایههای اصلی فقه شیعه به شمار میآید، بیشتر به دنبال ایجاد احساس حماسی و شور انقلابی بر اساس عقلانیت در مخاطب خویش است. پرداختن به شخصیت جهادگر و انقلابی امام (ع) در کنار تبیین فلسفه قیام عاشورا همراه با دعوت به اندیشه و تفکر، از مواردی است که غلبه عاطفه حماسی بر عاطفه رثایی را در منظومه فکری شاعر نشان میدهد. این در حالی است که عاطفه رثایی نیز در جایجای سوگ سرودهها جاری است. با این تفاوت که سید مرتضی بر خلاف بسیاری از شاعران عاشورایی تنها به دنبال تهییج و صرف برانگیختن احساسات آنی و زودگذر مخاطب –هرچند صادقانه و حقیقی- نیست بلکه او را با خود در اندیشیدن به ژرفای فلسفه جنبش عاشورا همراه میکند.
7- نتیجه:
سید مرتضی در کنار فقاهت، شاعر بزرگی هم بوده است. او با تلفیقی زیبا از ماجرای شهادت حسین بن علی (ع) با شعر و تقلیدی ماهرانه از شاعران بزرگ ادب عربی توانسته است اشعار کمنظیری را در سوگ امام شهیدان (ع) و یارانش بسراید. با توجه به ابیات بررسی شده در رثای امام حسین (ع) و تحلیل آنها این موارد نتیجه میشود:
1- از زاویه دید سید مرتضی، امام حسین نماد ویژگیهایی چون: ظلم ستیزی، شجاعت، مظلومیت، هدایت گری و... است.
2- ویژگیهایی که شاعر برای امام (ع) قائل است دارای دو جنبه فردی و اجتماعی است.
3- فراوانی و تنوع این ویژگیها از نظر آمار تحلیلی و توصیفی در قالب نمودار دایرهای قابل نمایش است.
4- ویژگیهای فردی امام حسین بیشتر از ویژگیهای اجتماعی وی، نگاه سید مرتضی را به خود مشغول داشته است.
5- در سوگ سرودههای شاعر عاطفه حماسی بر عاطفه سوگواری غلبه دارد.
6- گریستن و گریاندن در منظومه فکری سید مرتضی امری هدفمند است و غایت نهایی آن واداشتن مخاطب به غور و اندیشه در هدف این جنبش خونین است.