دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
لالۀ عباسی

ای حُسن تو افکنده در آفاق طنین

ای ماه که در محاق افتاده چنین

 

ای لالۀ عباسی پرپر گشته

با داغ غم تو چون کند ام بنین

باب‌المراد

آن دامنی که دم به دمش فیض رایج است

دامان مادر است که مهد نتایج است

 

ای دل بگیر دامن امّ‌البنین که او

باب‌المراد و مادر باب‌الحوائج است

یار زینبین

آن بانویی که همسر لایق به مرتضاست

چون فاطمه، نه کمتر از او، یار باوفاست

 

غمخوارۀ حسین و حسن، یار زینبین

امّ‌البنین و مادر سردار کربلاست

نکهت

من نکهتی از بوی گل یاس شدم

اسطورۀ سوز و ساز و احساس شدم

 

ما بین فرشتگان دو عالم من

از روز ازل مادر عباس شدم

رباعی ایثار

در دفتر عشق کز سخن سرشار است

هر چند قصیده و غزل بسیار است

 

از ام بنین چهار گل پرپر شد

این ناب‌ترین رباعی ایثار است

 

خداحافظ

خداحافظ ای چشم گریان چو ابر

خداحافظ ای چار تصویر قبر

 

خداحافظ ای خاک‌های بقیع

شب و روز محنت‌فزای بقیع

یاد عباسم

ای مدینه گریه کن بر حال من

گریه سرکن بر من و اقبال من

 

ناله‌های آتشین را گوش کن

شکوۀ امّ‌البنین را گوش کن

نمک‌ پرورده

من مادر سالار غیرت در زمینم

من غصه‌دار فاطمه، امّ‌البنینم

 

من قلب مجروح و پر از احساس دارم

شادم در این دنیا که یک عباس دارم

 

تا همیشه جاری

ای بهار خلوت آیینه‌ها!

بوی گل در خیمه‌های کربلا!

 

ترجمان واژه‌های سبز نور!

غیرت از نام تو سرمست غرور!

پشت حصار حرم

دل، پشتِ حصار حَرمت خسته‏‌ترین است  در سایۀ دیوار تو بنشسته‌‏ترین است 

بگشا گره از بال فرو بستۀ پرواز  کاین خیل کبوتر به تو دل‏بسته‌‏ترین است 

بوسه بر گلوی تیغ

با کام تشنه بوسه زدی بر گلوی تیغ بر خاک ریخت تا به ابد آبروی تیغ نامی ز آب چشمۀ حیوان نمانده است این سان که جاودان شدی از سبوی تیغ  

حقیقت مظلوم تا ابد

ماه محرم است و دلم باغ پرپر است

در چشم من، دوباره غمی سایه گستر است

 

ماه محرم است و دو چشم غریب من

با داغ بی بدیل تو ای سرخ! همسر است

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×