دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
قطعه‌ای از بهشت

به نام خدای بزرگ و رحیم

سلام خدا بر تو سید کریم

حریمت بود قطعه‌ای از بهشت

شمیم جنان می‌‌دهد این شمیم

 

شهریار ملک ری

ای حریمت رشک جنّات النّعیم

ای دل اهل تولاّیت حریم

 

نسل طاها، زادۀ و المرسلات

نجل بسم الله رحمان الرّحیم

 

عمری گریستی به تن پاره پاره‌ای

 

عبد خدا و مرد خدا، سیدالکریم

منّا به نزد آل عبا سیدالکریم

 

در وصف دوست، حضرت هادی به غمزه گفت:

هستی به حق تو دوست ما سیدالکریم

 

کرب و بلای دگر

ای اهل نظر کعبۀ اهل نظر اینجاست

زیرا حرم زادۀ خیرالبشر اینجاست

 

خورشید ولایت گهر بحر هدایت

طوبای بهشت علوی را ثمر اینجاست

 

آفتاب فاطمه

ای آفتاب فاطمه در شهر ری مقیم

در شهر ری مقیم و به خلق جهان زعیم

صحنت مطاف جان، حرمت جنّه النّعیم

عبد عظیم خالق بخشندۀ عظیم

فرزند طا و‌ ها، گل بستان و حا و میم

ای مسجد الحرام دل ما تو را حریم

 

گنجینه

شعر من، ‌ای آسمانی حال من

ای سکوت و شور و قیل و قال من

 

خسته منشین در حریم وصل یار

نشئه‌ای، از جام مشتاقی بیار

 

همسایۀ دیوار به دیوار

المنه لله که گرفتار تو هستیم

‎عمری ست که در حلقۀ زوار تو هستیم

 

‎ما را به صف حشر به نام تو ببخشند

‎همسایۀ دیوار به دیوار تو هستیم

 

اذن زیارت

یاعلی گفتیم اگر اذن زیارت داده شد

با همین یک یا علی، کار سفر آماده شد

 

حجّ ما شد مشهد و کرببلامان شهر ری

حق و الانصاف کار ما فقیران ساده شد

 

نگهدارِِ تهران

بنوشان به ما از می ‌ناب خود

که ماه جهانی و ‌مهتاب خود

 

نگهدارِ تهران دماوند نیست

تویی و‌ دعای به محراب خود

 

 

زائر کوی تو، زوار حسین بن علی است

تو که از نسل کریمانی و آقا هستی

حسنی گشته‌ترین سید دنیا هستی

 

آن ضریحی که ندارد به شما بخشیده

تو حرم دار حسن، زادۀ زهرا هستی

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×