دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بر مشامم می‌رسد

در میان آید به هر جا گفت‌وگوی کربلا

می‌زند پر، طایر روحم به سوی کربلا

 

نیستم در هیچ جا با کس، سرِ گفت و شنید

جز در آن محفل که باشد، گفت‌وگوی کربلا

 

 

مثل یک مرغ مهاجر

دستمو گرفتی با دستای خالی یادته

بخشیدی من و تو صحنت پر و بالی یادته

 

مثل یک مرغ مهاجر توی آسمون صبح

پریدم کبوترانه با چه حالی یادته

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×