دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
هرکه شد خاک نشین درِ او بالا رفت

دل سائل به نظرهای کریمانه خوش است

بر در دوست نشستن چه فقیرانه خوش است

 

با گدایی درش منصب شاهانه خوش است

مست ساقی شدن از گوشۀ میخانه خوش است

نام او حک شده در گوشۀ عرشُ الرّحمن

 

آمد از جانب حق سبط پیمبر امشب

عرش و فرش از قدمش گشت منوّر امشب

 

کوریِ هرچه حسود است به پیغمبر ما

آمده آیهای از سورۀ کوثر امشب

شوق زیارت از زبان سید حمیدرضا برقعی
نوبت پرواز شد

یادم آمد شب بی چتر و کلاهی

که به بارانی مرطوب خیابان

زدم آهسته و گفتم

چه هوایی است خدایی

من و آغوش رهایی…

جـان‌نثـار یوسف زهرا (به مناسبت روز جهانی سالمندان)

نـام مـرا حبیب نهاده است مادرم

پرورده بـا محبت آل پیمبرم

 

بی‌دوست بر نیاورم از سینه یک نفس

گـردد هزار بـار گر از تن جدا، سرم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×