دسترسی سریع به موضوعات اشعار
قمر زهرا
ای آنکه خداوند یکتا به تو مینازد
تو یوسف زهرایی، مولا به تو مینازد
تو جنت الاعلایی، جان بخش مسیحایی
از بس که تو زیبایی حورا به تو مینازد
به مناسبت فرارسیدن عید سعید فطر
روزیِ او کرب و بلا شد
شبهای زیارت ز دل خسته دلان رفت
هم ناله شدن با نفس سینه زنان رفت
گریه ز غم قافلۀ اهل جنان رفت
تا اینکه براتی ز تو گیریم زمان رفت
من به هَل مِن ناصرِ تو آمدم در قتلگاه
شمسی و روی زمین با روی ماه افتادهای
تا اذان مانده چرا در سجدهگاه افتادهای؟
سینه تنگ و عرصه تنگ و غربت تو میکشد
زیر دست و پای دشمن بی سپاه افتادهای
حسیـن، وجــه خـــداست
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
به هــرکــه مینگـرم در لباس احرامش
دلش به جانب کعبه است و رو به سوی خداست