دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شادی همیشه هست، ولی غم دقیقه‌ای

از من نخواه با تو نباشم دقیقه‌ای

دق می‌‌کنم بدون محرّم دقیقه‌ای

 

بگذار کنج روضه کنارت نفس زنم

شادی همیشه هست، ولی غم دقیقه‌ای

 

می‌رسد بوی ماه غصه و غم

کوری چشم دشمنان بتول

ربّ تو را خوانده جان و نفس رسول

گفت احمد که حج و صوم و صلاه

با ولای تو می‌‌شود مقبول

 

راه تقرب

 

مادرش فاطمه است بی تردید

نوکر و خادم حسین و حسن

 

عاقبت غنچه می‌‌دهد روزی

بین این خانه، خار این گلشن

 

باید از ما فقط شنید: حسین

تا مرا در گناه دید حسین

زودتر از همه دوید حسین

 

باید از او فقط شنید خدا

باید از ما فقط شنید حسین

 

دست نیاز

مشغول وضو باش که هنگام نماز است

این بانگ حسین است که در اوج و فراز است

 

ذکرى که به لب می‌برى‌اش حمد خداوند

دستى که به سر می‌زنى‌اش دست نیاز است

 

هزار حج به زیر پای زائر تو ریخته

اگر که غم برای توست، غم به درد می‌خورد

غمت برای خوب بودنم به درد می‌خورد

 

نباید از یکی دو قطره اشک هم گذشت، چون

همین دو قطره اشک لاجرم به درد می‌خورد

 

اینجا هوای روضه همیشه معطر است

عمری است زیر پرچمتان جا گرفته‌ام

دستم گرفته‌اید که من، پا گرفته‌ام

 

اینجا هوای روضه همیشه معطر است

من یاس را ز دامن زهرا گرفته‌ام

 

رزق نوکر

شکر خدا زهرا دوباره رزق این نوکر نوشت

با دست بشکسته مرا روزی‌خور این در نوشت

 

هرگز نمی‌کردم گمان اینجا مرا راهم دهند

نام مرا در بین نوکر‌ها خودش آخر نوشت

 

در جوانی پاک‌بودن شیوۀ عشاق توست

ما که کل سال پای روضه‌ها غم می‌‌خوریم

غصۀ اتمام این ده روز را کم می‌‌خوریم

 

هر سه‌شنبه صبح یا که هر شب جمعه کمیل

بادۀ تقوای خود را پای پرچم می‌‌خوریم

 

اشعار سرخ

اشعار سرخ دل‌شکنش را بیاورید

دم‌نوحه‌های سینه‌زنش را بیاورید

 

دارد صدای قافله از دور می‌‌رسد

اسفند وقت آمدنش را بیاورید

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×