- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۹/۰۱
- بازدید: ۸۴۵۴
- شماره مطلب: ۹۳۰۴
-
چاپ
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
به التماس، به خواهش، به هر چه که میشد
خلاصه قافله میرفت، جا نمیماندند
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
از اشتیاق حرم روى پا نمیماندند
فروختند النگوى نوعروسان را
قدیم معطل این چیزها نمیماندند
شب زیارتى اربعین، دهاتىها
به احترام تو در روستا نمیماندند
فقط دو مرتبه باید به کربلا بروى
بدین طریق بفهمى چرا نمیماندند
خدا نبود اگر این «حسین، حسین» نبود
و بندگان خدا، با خدا نمیماندند
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
به التماس، به خواهش، به هر چه که میشد
خلاصه قافله میرفت، جا نمیماندند
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
از اشتیاق حرم روى پا نمیماندند
فروختند النگوى نوعروسان را
قدیم معطل این چیزها نمیماندند
شب زیارتى اربعین، دهاتىها
به احترام تو در روستا نمیماندند
فقط دو مرتبه باید به کربلا بروى
بدین طریق بفهمى چرا نمیماندند
خدا نبود اگر این «حسین، حسین» نبود
و بندگان خدا، با خدا نمیماندند
خیلی خوب