- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۹/۰۱
- بازدید: ۳۷۸۳
- شماره مطلب: ۹۲۵۶
-
چاپ
دل تو لحظهای از غم جدا نخواهد شد
چنانکه درد ز مرهم جدا نخواهد شد
غم از نگاه تو یکدم جدا نخواهد شد
محرم و صفر و فاطمیه، نه هر روز
دل تو لحظهای از غم جدا نخواهد شد
پس از دو ماه عزا در غم پدر ز تنت
دوباره رخت محرم جدا نخواهد شد
به سامرا ببری یا نه امشب از چشمم
هوای ابری ماتم، جدا نخواهد شد
دخیل دست من از سامرا جداست، ولی
دخیل بستۀ قلبم جدا نخواهد شد
غم حسین و غم توست در دل و، دستم
از این دو رشتۀ محکم جدا نخواهد شد
شهید شد پدر تو ولی از انگشتش
به زور خنجر، خاتم جدا نخواهد شد
-
قسم به اشک
از آن زمان که خدایم سرشت تا باشم
نوشت تا که فقط عاشق شما باشم
نوشت با همه کس غیر تو غریب شوم
نوشت تا که فقط با تو آشنا باشم
-
شاگردهای مکتبت استاد افلاکند
ای روزهای تار، ای شبهای دور از ماه
ای بیقراریهای دائم با دلم همراه
ای بغضهایی که میآیید از سفر ناگاه
باری اگر شوق سفر دارید، بسم الله
-
شب قدر و بی قراری
بازم شب قدره و بیقراری
غلط میخوره رو گونههای خیسم
بازم شب قدره و حاجتام و
یکی یکی با گریه مینویسم
دل تو لحظهای از غم جدا نخواهد شد
چنانکه درد ز مرهم جدا نخواهد شد
غم از نگاه تو یکدم جدا نخواهد شد
محرم و صفر و فاطمیه، نه هر روز
دل تو لحظهای از غم جدا نخواهد شد
پس از دو ماه عزا در غم پدر ز تنت
دوباره رخت محرم جدا نخواهد شد
به سامرا ببری یا نه امشب از چشمم
هوای ابری ماتم، جدا نخواهد شد
دخیل دست من از سامرا جداست، ولی
دخیل بستۀ قلبم جدا نخواهد شد
غم حسین و غم توست در دل و، دستم
از این دو رشتۀ محکم جدا نخواهد شد
شهید شد پدر تو ولی از انگشتش
به زور خنجر، خاتم جدا نخواهد شد