- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۹/۰۱
- بازدید: ۳۷۵۱
- شماره مطلب: ۹۲۱۱
-
چاپ
قصیدۀ طفلان حضرت زینب سلام الله
هرکه دنبال تو، اوج سحرش بیشتر است
اثر آه دل شعلهورش بیشتر است
از حرم آمدهام با تو بگویم هرکس
بیشتر دل ببرد، در به درش بیشتر است
دهمین روز شد و شد ده ذیالحجۀ من
شکر! قربانی من برگ و برش بیشتر است
خیمهات آمدهام، بسط نشستم گویم
خیمۀ خواهر تو شیر نرش بیشتر است
به تو نزدیکتر از اهل حرم، خواهر توست
به تو چون از همه زنها، پسرش بیشتر است
دشت من از همه شیر و عسلش شیرینتر
باغ من از همه شهد و شکرش بیشتر است
همۀ غیرتشان، قامتشان، رفته به من
بچه عقاب ببین بال و پرش بیشتر است
آنکه چون ماست که بی چون و چرا میماند
آنکه باید رود، اما اگرش بیشتر است
آنکه مانند علی شد، زرهش پشت نداشت
آنکه ترسیده ز جانش، سپرش بیشتر است
به سر موت قسم یک سر مو پس نکشم
از همه، دختر حیدر جگرش بیشتر است
کیستم فاتح میدان تو، از هرچه که هست
آنکه آوازۀ تیغ پدرش بیشتر است
تیغ را کرده حمایل که بفهمد آن قوم
هرکه شاگرد علی شد، هنرش بیشتر است
از علمدار بپرس، از دو جوان میگوید
بین اصحاب به این دو نظرش بیشتر است
میشناسم جگرت را، به تو از خواهش من
قسم چادر زهرا اثرش بیشتر است
هر دو میدان زده خواندند رجزها، اما
چه کنم؟ آنهمه لشگر نفرش بیشتر است
خبر رفتنشان زود به هرسو پیچید
به زمین خوردنشان که خبرش بیشتر است
غم مادر، غم بابا، نه فقط داغ پسر
پیش مادر اثرش بر جگرش بیشتر است
ناله توام که شود، اهل حرم مینالند
ناله توام که شود، هم اثرش بیشتر است
عون افتاده زمین، پیکر او پیچیده
ازدحامی است، ولی روی سرش بیشتر است
و محمد نفسش کمتر و کمتر میشد
زخم رویش ز تن محتضرش بیشتر است
آه بر سینهشان قاتل و قاتل پر شد
وای از ضربهشا!ن سختترش بیشتر است
پر زخمند، پر از نیزه و شمشیر ولی
از میان همه زخم تبرش بیشتر است
پیرمرد است، چگونه دو جوان بردارد
از علیاکبر هم دردسرش بیشتر است
بیشتر میشود این حجم اگر جمع شود
تن پاشیده ز هم، مختصرش بیشتر است
همه جای بوی تن عون و محمد دارد
همه جایند ولی دور و برش بیشتر است
مادر است اینکه در آن خیمه سرش درد گرفت
اینکه از فاطمه درد کمرش بیشتر است
-
عشق اسطرلاب مردان خداست
هرچه بادا باد! اما عشق باد
عشق بادا، عشق بادا، عشق باد
جوهر این عاشقیها عشق باد
کار دنیا کار فردا عشق باد
عقل رفت و گفت تنها عشق باد
-
ز اوج شانۀ او آسمان به خاک افتاد
خدا زمین و زمان را دوباره حیران ساخت
تمام شوکت خود را به شکل انسان ساخت
به دست قدرت خود، خلقتی شگفت آورد
گرفت پرده ز رویی، جهان گلستان ساخت
-
ماه پر آفتاب
دلی دارم و خانۀ بوتراب است
سری دارم و خاک عالیجناب است
عوض کرده روز و شبم جای خود را
که ماهی دمیده پر از آفتاب است
-
ارمنی آمد و مسلمان شد
گرچه سرگرم کسب و کارش بود
نان خور رزق کار و بارش بود
او که با عالم خودش میساخت
روز و شب با غم خودش میساخت
قصیدۀ طفلان حضرت زینب سلام الله
هرکه دنبال تو، اوج سحرش بیشتر است
اثر آه دل شعلهورش بیشتر است
از حرم آمدهام با تو بگویم هرکس
بیشتر دل ببرد، در به درش بیشتر است
دهمین روز شد و شد ده ذیالحجۀ من
شکر! قربانی من برگ و برش بیشتر است
خیمهات آمدهام، بسط نشستم گویم
خیمۀ خواهر تو شیر نرش بیشتر است
به تو نزدیکتر از اهل حرم، خواهر توست
به تو چون از همه زنها، پسرش بیشتر است
دشت من از همه شیر و عسلش شیرینتر
باغ من از همه شهد و شکرش بیشتر است
همۀ غیرتشان، قامتشان، رفته به من
بچه عقاب ببین بال و پرش بیشتر است
آنکه چون ماست که بی چون و چرا میماند
آنکه باید رود، اما اگرش بیشتر است
آنکه مانند علی شد، زرهش پشت نداشت
آنکه ترسیده ز جانش، سپرش بیشتر است
به سر موت قسم یک سر مو پس نکشم
از همه، دختر حیدر جگرش بیشتر است
کیستم فاتح میدان تو، از هرچه که هست
آنکه آوازۀ تیغ پدرش بیشتر است
تیغ را کرده حمایل که بفهمد آن قوم
هرکه شاگرد علی شد، هنرش بیشتر است
از علمدار بپرس، از دو جوان میگوید
بین اصحاب به این دو نظرش بیشتر است
میشناسم جگرت را، به تو از خواهش من
قسم چادر زهرا اثرش بیشتر است
هر دو میدان زده خواندند رجزها، اما
چه کنم؟ آنهمه لشگر نفرش بیشتر است
خبر رفتنشان زود به هرسو پیچید
به زمین خوردنشان که خبرش بیشتر است
غم مادر، غم بابا، نه فقط داغ پسر
پیش مادر اثرش بر جگرش بیشتر است
ناله توام که شود، اهل حرم مینالند
ناله توام که شود، هم اثرش بیشتر است
عون افتاده زمین، پیکر او پیچیده
ازدحامی است، ولی روی سرش بیشتر است
و محمد نفسش کمتر و کمتر میشد
زخم رویش ز تن محتضرش بیشتر است
آه بر سینهشان قاتل و قاتل پر شد
وای از ضربهشا!ن سختترش بیشتر است
پر زخمند، پر از نیزه و شمشیر ولی
از میان همه زخم تبرش بیشتر است
پیرمرد است، چگونه دو جوان بردارد
از علیاکبر هم دردسرش بیشتر است
بیشتر میشود این حجم اگر جمع شود
تن پاشیده ز هم، مختصرش بیشتر است
همه جای بوی تن عون و محمد دارد
همه جایند ولی دور و برش بیشتر است
مادر است اینکه در آن خیمه سرش درد گرفت
اینکه از فاطمه درد کمرش بیشتر است