- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۸/۰۱
- بازدید: ۲۰۰۷
- شماره مطلب: ۹۱۵۸
-
چاپ
یاد محرّم
دارم از داغ غمت اشک دمادم بیشتر
چشمهایم میزند باران نم نم بیشتر
تو جوادی و کرامت با تو معنا میشود
پس دخیل حاجت باب المرادم بیشتر
همسر نامهربان خیلی اذیت میکند
هرچه او نامهربانتر، شدت غم بیشتر
روی خاک حجره میپیچی به خود آقای من
نالههایت میشود هر لحظه، کم کم بیشتر
مادرت زهراست آقا، آمده بالا سرت
قامتش را کرده این حالات تو خم بیشتر
از به خود پیچیدنت اینگونه حاصل میشود:
زهر هر چه تلختر، سوز جگر هم بیشتر
این عطش، این گریهها، این خندههای زهردار
شد بساط روضهات حالا فراهم بیشتر
یک طرف این نالهها، یک سو صدای هلهله
میکنم در روضهات یاد محرّم بیشتر
-
قبولم کن
شبی میان همین روضهها قبولم کن
به حرمت غم آل عبا قبولم کن
درون سینۀ من حبّ مرتضی جاری است
به حق فاطمه و مرتضی قبولم کن
-
تو را به حق دو دست قلم، حلالم کن
زیاد خون به دلت کردهام، حلالم کن
تو خوب بودهای و من بدم، حلالم کن
چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم
در آسمان و زمین محترم، حلالم کن
-
شادی همیشه هست، ولی غم دقیقهای
از من نخواه با تو نباشم دقیقهای
دق میکنم بدون محرّم دقیقهای
بگذار کنج روضه کنارت نفس زنم
شادی همیشه هست، ولی غم دقیقهای
یاد محرّم
دارم از داغ غمت اشک دمادم بیشتر
چشمهایم میزند باران نم نم بیشتر
تو جوادی و کرامت با تو معنا میشود
پس دخیل حاجت باب المرادم بیشتر
همسر نامهربان خیلی اذیت میکند
هرچه او نامهربانتر، شدت غم بیشتر
روی خاک حجره میپیچی به خود آقای من
نالههایت میشود هر لحظه، کم کم بیشتر
مادرت زهراست آقا، آمده بالا سرت
قامتش را کرده این حالات تو خم بیشتر
از به خود پیچیدنت اینگونه حاصل میشود:
زهر هر چه تلختر، سوز جگر هم بیشتر
این عطش، این گریهها، این خندههای زهردار
شد بساط روضهات حالا فراهم بیشتر
یک طرف این نالهها، یک سو صدای هلهله
میکنم در روضهات یاد محرّم بیشتر