- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۸/۰۱
- بازدید: ۳۳۲۲
- شماره مطلب: ۹۰۸۶
-
چاپ
قبولم کن
شبی میان همین روضهها قبولم کن
به حرمت غم آل عبا قبولم کن
درون سینۀ من حبّ مرتضی جاری است
به حق فاطمه و مرتضی قبولم کن
برای اینکه به وصل تو دلربا برسم
گذاشتم همه را زیر پا، قبولم کن
ز لطف بی حدت آقا که کم نمیآید
بیا کرم کن و این دفعه را قبولم کن
گناه کردهام آقا، ببخش، شرمنده
قبول، من بدم امّا شما قبولم کن
سلام منتقم کشتههای دشت منا
به غربت شهدای منا، قبولم کن
به حق آن شهدایی که تشنه جان دادند
شبیه تشنه لب کربلا، قبولم کن
به نالههای جگر سوز حضرت باقر
به روضهخوان غم نینوا قبولم کن
به لحظههای پر از ماجرای کوفه و شام
به رأس رفته روی نیزهها قبولم کن
-
یاد محرّم
دارم از داغ غمت اشک دمادم بیشتر
چشمهایم میزند باران نم نم بیشتر
تو جوادی و کرامت با تو معنا میشود
پس دخیل حاجت باب المرادم بیشتر
-
تو را به حق دو دست قلم، حلالم کن
زیاد خون به دلت کردهام، حلالم کن
تو خوب بودهای و من بدم، حلالم کن
چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم
در آسمان و زمین محترم، حلالم کن
-
شادی همیشه هست، ولی غم دقیقهای
از من نخواه با تو نباشم دقیقهای
دق میکنم بدون محرّم دقیقهای
بگذار کنج روضه کنارت نفس زنم
شادی همیشه هست، ولی غم دقیقهای
قبولم کن
شبی میان همین روضهها قبولم کن
به حرمت غم آل عبا قبولم کن
درون سینۀ من حبّ مرتضی جاری است
به حق فاطمه و مرتضی قبولم کن
برای اینکه به وصل تو دلربا برسم
گذاشتم همه را زیر پا، قبولم کن
ز لطف بی حدت آقا که کم نمیآید
بیا کرم کن و این دفعه را قبولم کن
گناه کردهام آقا، ببخش، شرمنده
قبول، من بدم امّا شما قبولم کن
سلام منتقم کشتههای دشت منا
به غربت شهدای منا، قبولم کن
به حق آن شهدایی که تشنه جان دادند
شبیه تشنه لب کربلا، قبولم کن
به نالههای جگر سوز حضرت باقر
به روضهخوان غم نینوا قبولم کن
به لحظههای پر از ماجرای کوفه و شام
به رأس رفته روی نیزهها قبولم کن