- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۸/۰۱
- بازدید: ۴۵۳۸
- شماره مطلب: ۹۰۷۳
-
چاپ
دل دنیا گریز
عاشقان مدارج عالى
در عروجند با سبکبالى
از خداوند پر شدم دیشب
تا مرا کرد از خودم خالی
دل دنیا گریز باید داشت
معرفت نیست جنس بقالی
ذبح کردم تعلقاتم را
جای آن گوسفند هر سالی
تا که یکبار هم شده راحت
بزنم دور تو پر و بالی
بار اگر بار عشق معشوق است
راضیم من به شغل حمالى
خاک پاى تو را به من دادند
نیست مانند من خوش اقبالى
پوزهام را به پات میمالم
دست خود را سرم که میمالى
جبرئیل تو میشویم اگر
برسد از تو غورۀ کالى
ما فقیران اگر غذا نرسد
بیشتر میکنیم خوشحالى
گریههای جوانیام حتماً
میدهد بار در کهنسالی
عرفه آمد و همه رفتند
سمت گودال، جاى ما خالى
همه رفتند، ساربان هم رفت
تو هنوزم میان گودالى
به تو دستم نمیرسد، اصلاً
تو برایم همیشه آمالى
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
دل دنیا گریز
عاشقان مدارج عالى
در عروجند با سبکبالى
از خداوند پر شدم دیشب
تا مرا کرد از خودم خالی
دل دنیا گریز باید داشت
معرفت نیست جنس بقالی
ذبح کردم تعلقاتم را
جای آن گوسفند هر سالی
تا که یکبار هم شده راحت
بزنم دور تو پر و بالی
بار اگر بار عشق معشوق است
راضیم من به شغل حمالى
خاک پاى تو را به من دادند
نیست مانند من خوش اقبالى
پوزهام را به پات میمالم
دست خود را سرم که میمالى
جبرئیل تو میشویم اگر
برسد از تو غورۀ کالى
ما فقیران اگر غذا نرسد
بیشتر میکنیم خوشحالى
گریههای جوانیام حتماً
میدهد بار در کهنسالی
عرفه آمد و همه رفتند
سمت گودال، جاى ما خالى
همه رفتند، ساربان هم رفت
تو هنوزم میان گودالى
به تو دستم نمیرسد، اصلاً
تو برایم همیشه آمالى