مشخصات شعر

دو شش‌گوشه

آمده تا سخن از چشم خود آغاز کند

دهمین پنجره را سمت خدا باز کند

 

تا که یک پرده، خدا را به من ابراز کند،

جگر شیر بیارید که اعجاز کند

 

دهمین مرتبه امروز، قیامت آمد

علی آخر دنیای امامت آمد

 

رد پایش همه جا قبله‌نما می‌‌سازد

خطی از جامعه‌اش، جامعه را می‌‌سازد

 

خادم خانه‌اش از خاک، طلا می‌‌سازد

کرمش نیز به شدت به گدا می‌‌سازد

 

بی سبب نیست اگر عادتش احسان شده است

نوۀ ارشد آقای خراسان شده است

 

گوشۀ صحن عجب حال و هوایی دارم

برسرم سایۀ ایوان طلایی دارم

 

از سر سفرۀ او نان و نوایی دارم

سامرایی‌ام و عادت به گدایی دارم

 

سامرا، کرب و بلایی به نظر می‌آید

این دو شش‌گوشه، به دنیا چقدر می‌آید

 

دو شش‌گوشه

آمده تا سخن از چشم خود آغاز کند

دهمین پنجره را سمت خدا باز کند

 

تا که یک پرده، خدا را به من ابراز کند،

جگر شیر بیارید که اعجاز کند

 

دهمین مرتبه امروز، قیامت آمد

علی آخر دنیای امامت آمد

 

رد پایش همه جا قبله‌نما می‌‌سازد

خطی از جامعه‌اش، جامعه را می‌‌سازد

 

خادم خانه‌اش از خاک، طلا می‌‌سازد

کرمش نیز به شدت به گدا می‌‌سازد

 

بی سبب نیست اگر عادتش احسان شده است

نوۀ ارشد آقای خراسان شده است

 

گوشۀ صحن عجب حال و هوایی دارم

برسرم سایۀ ایوان طلایی دارم

 

از سر سفرۀ او نان و نوایی دارم

سامرایی‌ام و عادت به گدایی دارم

 

سامرا، کرب و بلایی به نظر می‌آید

این دو شش‌گوشه، به دنیا چقدر می‌آید

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×