مشخصات شعر

نام مولایم علی، پیچیده بین علقمه

طبع من نذر نگاه پهلوان روزگار

عاشقش هستم، قرار از سینه‌ام برده نگار

 

آمده شیر خدا در بیشه دنبال شکار

می‌گذارد دشمن مولای ما پا به فرار

 

گوش کن در آسمان پیچیده صوت کردگار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

انبیا مکتب نشین درس تفسیر علی

شور بر پا می‌‌کند در جنگ تدبیر علی

 

باز غوغا می‌‌کند هوهوی شمشیر علی

خیل ابن عبدودها شد زمینگیر علی

 

جان عالم نذر تو‌ای تک یل دلدل سوار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

جبرئیل آمد کنارت چهر‌ه‌ای تابان گرفت

حال میکائیل با دیدار تو سامان گرفت

 

قلب اسرافیل با تو نوری از ‌ایمان گرفت

پای تو جان داد عزراییل و از نو جان گرفت

 

ذکر لب‌‌هایم شده شب تا سحر دیوانه‌وار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

سحر شیطان در میان سینه‌ها باطل شده

نعمت نور ولایت شامل هر دل شده

 

آیۀ «الیوم اکملت لکم» نازل شده

دین حق با بودن حب علی کامل شده

 

در غدیر خم نوای شیعیان شد آشکار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

باده‌‌های اشک هستیم و اسیر خم شدیم

تشنۀ فیضیم و هر شب هم مسیر خم شدیم

 

روز پیمان آمده پیمانه گیر خم شدیم

شیعیان ساقی روز غدیر خم شدیم

 

برلب ما یکصد و ده مرتبه با افتخار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

از همان روز ازل از «لوکشف» بخشیده‌ای

با نگاهی به وجود من شرف بخشیده‌ای

 

گوهری تابان به اعماق صدف بخشیده‌ای

خواب دیدم که به من «درّ نجف» بخشیده‌ای

 

شورشیرین تمام عاشقانه سر به دار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

نام تو می‌آید و روحم هوایی می‌‌شود

یاعلی می‌‌گویم و جانم خدایی می‌‌شود

 

گوشه چشمی کن، دل ما کی می‌آیی می‌‌شود

باتو آجر‌های ایوان هم طلایی می‌‌شود

 

خیر و برکت می‌‌رسد از چشم‌‌هایت بیشمار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

رو به درگاهت قنوتی از دعا آورده‌ام

بر سر سجاده بغض بی صدا آورده‌ام

 

هرکجا رفتم فقط نام تو را آورده‌ام

من سلامی محضر تو از رضا آورده‌ام

 

شیعۀ ایرانی‌ام، دلبستۀ عشق تو یار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

یاعلی در سینه‌ام شوق زیاد اربعین

می‌برد هوش از سر من باز یاد اربعین

 

ازدحام و موکب و زوار و جاده، اربعین

از نجف تا کربلا پای پیاده اربعین

 

آخرش جان می‌‌دهم در سایۀ این انتظار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

ذکر یا حیدر شده ذکر لبان ما همه

شافع تنهایی ما در میان محکمه

 

افضل الاذکار بانوی دو عالم فاطمه

نام مولایم علی، پیچیده بین علقمه

 

شد رجز‌های ابوفاضل میان کارزار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

لطف تو بوده اگر با روضه همدم می‌‌شوم

در حسینیه دوباره مات پرچم می‌‌شوم

 

ذره ذره از تو لبریز از خودم کم می‌‌شوم

تو بگو که محرم ماه محرّم می‌‌شوم

 

روضه‌‌های تو برای ما شده دارالقرار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

سر جدا شد حدّاقل پیکری مانده هنوز

گوشۀ گودال، جسم پرپری مانده هنوز

 

همگی رفتند اما مادری مانده هنوز

پیش زهرا تکه‌‌های حنجری مانده هنوز

 

ناله از دل می‌‌زند زهرا درون نیزه زار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

نام مولایم علی، پیچیده بین علقمه

طبع من نذر نگاه پهلوان روزگار

عاشقش هستم، قرار از سینه‌ام برده نگار

 

آمده شیر خدا در بیشه دنبال شکار

می‌گذارد دشمن مولای ما پا به فرار

 

گوش کن در آسمان پیچیده صوت کردگار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

انبیا مکتب نشین درس تفسیر علی

شور بر پا می‌‌کند در جنگ تدبیر علی

 

باز غوغا می‌‌کند هوهوی شمشیر علی

خیل ابن عبدودها شد زمینگیر علی

 

جان عالم نذر تو‌ای تک یل دلدل سوار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

جبرئیل آمد کنارت چهر‌ه‌ای تابان گرفت

حال میکائیل با دیدار تو سامان گرفت

 

قلب اسرافیل با تو نوری از ‌ایمان گرفت

پای تو جان داد عزراییل و از نو جان گرفت

 

ذکر لب‌‌هایم شده شب تا سحر دیوانه‌وار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

سحر شیطان در میان سینه‌ها باطل شده

نعمت نور ولایت شامل هر دل شده

 

آیۀ «الیوم اکملت لکم» نازل شده

دین حق با بودن حب علی کامل شده

 

در غدیر خم نوای شیعیان شد آشکار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

باده‌‌های اشک هستیم و اسیر خم شدیم

تشنۀ فیضیم و هر شب هم مسیر خم شدیم

 

روز پیمان آمده پیمانه گیر خم شدیم

شیعیان ساقی روز غدیر خم شدیم

 

برلب ما یکصد و ده مرتبه با افتخار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

از همان روز ازل از «لوکشف» بخشیده‌ای

با نگاهی به وجود من شرف بخشیده‌ای

 

گوهری تابان به اعماق صدف بخشیده‌ای

خواب دیدم که به من «درّ نجف» بخشیده‌ای

 

شورشیرین تمام عاشقانه سر به دار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

نام تو می‌آید و روحم هوایی می‌‌شود

یاعلی می‌‌گویم و جانم خدایی می‌‌شود

 

گوشه چشمی کن، دل ما کی می‌آیی می‌‌شود

باتو آجر‌های ایوان هم طلایی می‌‌شود

 

خیر و برکت می‌‌رسد از چشم‌‌هایت بیشمار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

رو به درگاهت قنوتی از دعا آورده‌ام

بر سر سجاده بغض بی صدا آورده‌ام

 

هرکجا رفتم فقط نام تو را آورده‌ام

من سلامی محضر تو از رضا آورده‌ام

 

شیعۀ ایرانی‌ام، دلبستۀ عشق تو یار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

یاعلی در سینه‌ام شوق زیاد اربعین

می‌برد هوش از سر من باز یاد اربعین

 

ازدحام و موکب و زوار و جاده، اربعین

از نجف تا کربلا پای پیاده اربعین

 

آخرش جان می‌‌دهم در سایۀ این انتظار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

ذکر یا حیدر شده ذکر لبان ما همه

شافع تنهایی ما در میان محکمه

 

افضل الاذکار بانوی دو عالم فاطمه

نام مولایم علی، پیچیده بین علقمه

 

شد رجز‌های ابوفاضل میان کارزار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

لطف تو بوده اگر با روضه همدم می‌‌شوم

در حسینیه دوباره مات پرچم می‌‌شوم

 

ذره ذره از تو لبریز از خودم کم می‌‌شوم

تو بگو که محرم ماه محرّم می‌‌شوم

 

روضه‌‌های تو برای ما شده دارالقرار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

سر جدا شد حدّاقل پیکری مانده هنوز

گوشۀ گودال، جسم پرپری مانده هنوز

 

همگی رفتند اما مادری مانده هنوز

پیش زهرا تکه‌‌های حنجری مانده هنوز

 

ناله از دل می‌‌زند زهرا درون نیزه زار

«لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار»

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×