- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
- بازدید: ۳۸۲۲
- شماره مطلب: ۸۷۱۰
-
چاپ
من از برادر زادههای مرتضایم
با قطره قطره خون، هوادار تو هستم
تا آخرین لحظه گرفتار تو هستم
این زندگانی را بدهکار تو هستم
در کربلا باشم، علمدار تو هستم
من نخلم و ترسی ز داسم نیست هرگز
از فتنۀ کوفه هراسم نیست هرگز
از پا نیفتم، گرچه غرق دردم آقا
جان سپاهی را به لب آوردم آقا
هر کار از دستم برآمد کردم آقا
بر هم نریزم کوفه را، نامردم آقا
سینه سپر، مرد نبرد هر بلایم
من از برادر زادههای مرتضایم
کوفه به جای عهد و پیمان، جنگ دارد
کوفه هزاران خدعه و نیرنگ دارد
ساز و دف و تنبور و ساز و چنگ دارد
قد تمام کاروانت سنگ دارد
خونم به جوش آمد، ولی دستم به بند است
دیشب شنیدم قیمت خلخال چند است؟
تنها بیا بی ماه و خورشید و ستاره
تنها بیا بی اکبر و بی شیرخواره
آقا زبانم لال دختر! گوشواره!
ظهر دهم، چادر! لباس پاره پاره!
از من که گفتن بود، تیغ تیز دارند
شرمندهام، خیلی نگاه هیز دارند
از خیر اهل کوفه بگذر، جان زهرا
یا رحم کن بر حال خواهر، جان زهرا
آقا قسم دادم تو را بر جان زهرا
انگشترت را در بیاور، جان زهرا
ای وای بر انگشتر و ای وای، انگشت
خنجر نبرد از جلو، ای وای از پشت
من از برادر زادههای مرتضایم
با قطره قطره خون، هوادار تو هستم
تا آخرین لحظه گرفتار تو هستم
این زندگانی را بدهکار تو هستم
در کربلا باشم، علمدار تو هستم
من نخلم و ترسی ز داسم نیست هرگز
از فتنۀ کوفه هراسم نیست هرگز
از پا نیفتم، گرچه غرق دردم آقا
جان سپاهی را به لب آوردم آقا
هر کار از دستم برآمد کردم آقا
بر هم نریزم کوفه را، نامردم آقا
سینه سپر، مرد نبرد هر بلایم
من از برادر زادههای مرتضایم
کوفه به جای عهد و پیمان، جنگ دارد
کوفه هزاران خدعه و نیرنگ دارد
ساز و دف و تنبور و ساز و چنگ دارد
قد تمام کاروانت سنگ دارد
خونم به جوش آمد، ولی دستم به بند است
دیشب شنیدم قیمت خلخال چند است؟
تنها بیا بی ماه و خورشید و ستاره
تنها بیا بی اکبر و بی شیرخواره
آقا زبانم لال دختر! گوشواره!
ظهر دهم، چادر! لباس پاره پاره!
از من که گفتن بود، تیغ تیز دارند
شرمندهام، خیلی نگاه هیز دارند
از خیر اهل کوفه بگذر، جان زهرا
یا رحم کن بر حال خواهر، جان زهرا
آقا قسم دادم تو را بر جان زهرا
انگشترت را در بیاور، جان زهرا
ای وای بر انگشتر و ای وای، انگشت
خنجر نبرد از جلو، ای وای از پشت